این بلیه در دنیاى اسلام و در دورانى که امیرالمؤمنین بر سرکار آمد، وجود داشت که موجب شده بود حق صریح، یعنى کسى مثل علىبنابىطالب (علیهالسّلام) مورد خدشه و مناقشه قرار بگیرد؛ کسانى مقام او، معنویت او، سابقهى او، صلاحیتهاى بىنظیر او را براى مدیریت جامعهى اسلامى ندیده بگیرند و با او معارضه و مبارزه کنند. این، بر اثر دنیاطلبى بود. راز انحرافى که آن روز امیرالمؤمنین در مقابل خود ملاحظه میکرد - و نهجالبلاغه پر است از بیان این انحرافها - عبارت بود از دنیاطلبى. شما امروز به دنیا نگاه کنید، همین را مشاهده میکنید. وقتى عناصر دنیاطلب، فرصتطلب، متجاوز، زمام کارها را در سطح عالم در دست گرفتند، همانى میشود که ملاحظه میکنید. اولاً به حقوق انسانها ظلم میشود؛ ثانیاً حق و سهم آحاد بشر از این سفرهى عظیم طبیعت الهى و موهبت الهى ندیده گرفته میشود؛ ثالثاً همین دنیاطلبان براى اینکه به مقاصد خودشان برسند، در جامعه فتنه ایجاد میکنند؛ جنگها، تبلیغات دروغین، سیاستبازىهاى ناجوانمردانه؛ اینها ناشى از همین دنیاطلبىهاست. در محیط فتنه - محیط فتنه به معناى محیط غبارآلود است - و وقتى فتنه در جامعهاى به وجود آمد، فضاى ذهنى مردم مثل محیطِ غبارآلود و مهآلود است که گاهى انسان نمیتواند دو مترى خودش را هم ببیند. یک چنین وضعى به وجود مىآید. در یک چنین وضعیتى است که خیلىها اشتباه میکنند، بصیرتشان را از دست میدهند. تعصبهاى بیخود، عصبیتهاى جاهلى در چنین فضائى رشد پیدا میکند. آن وقت مىبینید محور دنیاطلبانند، اما یک عده کسانى که اهل دنیا هم نیستند، به خاطر فتنه در جهت هدفهاى آنها حرکت میکنند؛ وضع دنیا اینجور میشود. بنابراین «الدّنیا رأس کلّ خطیئة». حب دنیا، دل بستن به دنیا، در رأس همهى خطایا و همهى گناهان است. امیرالمؤمنین به این نکته توجه میدهد. این برنامهى تربیت اخلاقى امیرالمؤمنین است
خطبههای نماز جمعه تهران در روز هجدهم رمضان 30/6/1387