لیکن انسان احساس میکند که در بین آنچه که امروز گفته میشود، بىانصافىهائى صورت میگیرد. اگر کسى براى آیندهى کشور، براى حل آنچه که معضلات کشور مینامند، برنامهاى دارد، حرفى دارد، آن حرف را بیان کند. اگر چنانچه میتواند راه حلى براى مشکلاتى که وجود دارد - حالا مثلاً مشکل گرانى یا تورم - پیدا کند، آن راه حل را بگویند. تخریب کردن مسئولین، تخریب کردن دولت، هیچ مصلحت نیست و جزو کارهاى صحیح اسلامى نیست. البته در بعضى از جاهاى دیگر؛ در بعضى از کشورهاى دنیا به نام دمکراسى، به نام آزادى، آبروهائى را از بین میبرند، اشخاصى را به لجن میکشند؛ اینها کارهاى اسلامى نیست، اینها کارهاى آنهاست؛ مثل خیلى از کارهاى دیگرشان. آنچه که در زمینهى مسائل اقتصادى یا غیر اقتصادى گفته میشود، در درجهى اول باید در محافل کارشناسى گفته شود، نه در منبرها و تریبونهاى عمومى. انسان گاهى اوقات مىبیند چیزهائى میگویند که بىانصافى میشود. نباید اخلاق نکوهیدهى بىانصافى در جامعهى ما رواج پیدا کند؛ ما نباید دچار بىانصافى بشویم؛ بخصوص نخبگان، بخصوص نخبگان، نگاه کنند، منصفانه حرف بزنند. ما عرض کردهایم که تخریب درست نیست. نه آن کسانى که طرفدار یک شخصى یا یک گروهى هستند، نه آن کسانى که مخالف آن شخص یا آن گروه هستند، مقابلهى آنها با یکدیگر هیچ لزومى ندارد که به صورت تخریب باشد؛ هیچ لازم نیست؛ منطقى حرف بزنند، انتقادى دارند، انتقاد کنند.
خطبههای نماز جمعه تهران در روز هجدهم رمضان 87/6/30