دنیاى ممدوح این است که انسان این سفرهى طبیعى الهى، این موهبت الهى را آنچنانى که ضوابط و قواعد الهى دستور داده است، بر طبق او رفتار کند، از حدود و ضوابط تخطى نکند، در مناطق ممنوعه قدم نگذارد. دنیاى مذموم آن است که انسان این متاعى را که خداى متعال براى افراد بشر قرار داده است، براى خود بخواهد، سهم خود را افزونتر از دیگران بخواهد، به سهم دیگران دستاندازى کند، دلبستگى پیدا کند که این دلبستگى به مقتضاى حبّ الشّىء یعمى و یصمّ، انسان را کر و کور میکند، تا آنجا که در راه به دست آوردن چیزى که عاشق و دلبستهى آن هست، هیچ خط قرمزى و هیچ حد و حدودى را رعایت نمیکند؛ این میشود دنیاى مذموم. دلبستن به دنیا، سهمخواهى بیش از اندازهى خود، بیش از حق خود، دستاندازى به سهم دیگران، تجاوز به حقوق دیگران؛ این میشود آن دنیاى مذموم. مال، دنیاست؛ مقام، دنیاست؛ قدرت، دنیاست؛ محبوبیت، دنیاست؛ نعم دنیا، لذات طبیعى، اینها همه دنیاست. اسلام و ادیان الهى به طور کلى بهرهبردارى از این دنیا را براى انسان مباح قرار دادند؛ اما دستاندازى به حق دیگران، به هم زدن قواعد و قوانین این عالم طبیعت، ظلم کردن به دیگران، خود را غرق در این متاع دنیا کردن و از هدف اصلى و نهائى غافل ماندن را ممنوع دانستهاند؛ مذموم دانستهاند. این دنیا وسیلهى تعالى و تکامل است، هدف نباید قرار بگیرد؛ به اینکه توجه نشد، این دنیا میشود مذموم.
خطبههای نماز جمعه تهران در روز هجدهم رمضان 30/6/1387