سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند متعال، مؤمنِ دانایِ ژرف اندیشِ پارسایِ فروتنِ آزرمگینِ دانشورِ خوش خویِ میانه روِ با انصاف رادوست دارد . [امام علی علیه السلام]
ولایه « سخنان امام و رهبری»‏
 RSS  |  Atom  | خانه | ارتباط با من | درباره من | پارسی بلاگ

  • بازدید امروز: 115
  • بازدید دیروز: 56
  • مجموع بازدیدها: 94525

    » درباره من
    ولایه « سخنان امام و رهبری»‏
    مهدی حیدری

    » دسته بندی یادداشت ها
    سخنان امام و رهبر[58] . سخنان امام و رهبر[16] . انتخابات[12] . صدا و سیما[7] . فلسطین[5] . وحدت مسلمانان[4] . پیامبر اعظم[3] . انقلاب[3] . امام خمینی (ره)[3] . آیت الله خامنه ای[2] . انقلاب اسلامی[2] . بحرین . بیداری اسلامی . اخلاق . اشرافی گری . آمریکا . پیشرفت . دانشجو . دفاع مقدس . رابطه با آمریکا . رهبر . غدیر . شاخص ها . مردم . نهضت علمی . وحدت .

    » آرشیو مطالب
    اسفند 86
    خرداد 87
    مهر 87
    آبان 87
    آذر 87
    بهمن 87
    فروردین 88
    جزوات

    » لوگوی وبلاگ

    » لینک دوستان
    سایت مقام معظم رهبری

    » طراح قالب
    »» آسیب شناسی انقلاب از دیدگاه مقام معظم رهبری (قسمت اول)

    آنچه که من اینجا میخواهم به شما عزیزان عرض کنم، اندکى تفصیل در باب آن مطلبى است که در روز اول در جمع عمومى مردم گفتم؛ و آن، نگاه کلان و جمعبندى شدهى به انقلاب است. چون ما در آستانهى ورود در دههى چهارمیم، نزدیک به سى سال، گذشته؛ معمولاً در یک چنین دورانى نگاه به یک حادثه - مثل حادثهى عظیم انقلاب - یک نگاه همراه با قضاوت و داورى در مورد کارکردهاست. اگرچه در سى سالگى، انقلاب هنوز در عنفوان جوانى است؛ در این شک نیست - نیروى انقلاب بحمداللَّه خیلى زیاد است، مخصوصاً این انقلاب - لیکن در عین حال در دورهى سى ساله وقتى انسان نگاه میکند، یک داورىاى نسبت به عملکرد و توفیق و کارآمدى براى انسان پیش مىآید. ما در این داورى باید اشتباه نکنیم؛ و این جز با یک نگاه کلان امکانپذیر نیست. من مطالبى را در این زمینه عرض میکنم. البته دوست میداشتم با تفصیل و جزئیاتِ بیشتر بگویم، منتها وضع هوا و آفتاب یک مقدارى من را متأذى میکند که بخواهم با تفصیل عرض کنم. آنچه هم که من عرض میکنم، شما جوانهاى عزیز میدانید. شما بنده را هم میشناسید. من بارها هم گفتهام این چیزهائى که ما عرض میکنیم، به معناى آیه نازل کردن نیست. نه اینکه خیال کنید حالا ما آنچه میگوئیم، وحى منزل است؛ نه، من نظرم را میگویم و مایلم در محیطهاى دانشجوئى اینها بحث شود. عمدهى نظر من این است که بحث خواهد شد. حالا شاید من در پایان جلسه یک جمعبندى کامل هم نکنم، با همین نیت که جمعبندى را شما بکنید؛ چه در تشکلها، چه در مجموعههاى دانشجوئى، چه با خودتان.

    اگر ما نگاه کلان به انقلاب و حادثهى پدید آمدن جمهورى اسلامى بکنیم، جزئىنگرىها نمیتواند ما را گمراه کند. گاهى جزئىنگرى و نگاه نکردن مسیر مستمرِ از ابتداء تا انتهاء، انسان را گمراه میکند؛ حتّى گاهى آدم راه را گم میکند، هدف را گم میکند. نمیخواهیم بگوئیم جزئىنگر نباشیم؛ چرا، نگرش به جزئیات، یعنى همان برنامهریزى؛ این را ما منکر نیستیم. برنامهریزى، نگاه به فصول مختلف و بخشهاى مختلف، یعنى جزئىنگرى. میخواهیم بگوئیم این نگاه به بخشها و اجزاء و ابعاض موجب نشود که ما غافل بشویم از نگاه به کل. چون نگاه به کل براى ما درسآموز است.

    من چند تا حلقه براى این بحث در نظر گرفتم، که اینها را عرض بکنم. حلقهى اول این است که هدف انقلاب چه بود؟ هدف انقلاب عبارت بود از ساختن یک ایرانى با این خصوصیاتى که عرض میکنم: مستقل، آزاد، برخوردار از ثروت و امنیت، متدین و بهرهمند از معنویت و اخلاق، پیشرو در مسابقهى جامعهى عظیم بشرى در علم و بقیهى دستاوردها - که از اول و ازل بین آحاد بشر یک مسابقه است در دستاوردهاى بشرى، در علم و در بقیهى خواستهها و دستاوردهاى بشرى - برخوردار از آزادى با همهى معانى آزادى. آزادى فقط آزادى اجتماعى نیست - اگرچه آزادى اجتماعى، یکى از مصادیق مهم آزادى است - هم آزادى اجتماعى مورد نظر است، هم آزادى به معناى رها بودن و آسوده بودن و آزاد بودن کشور از دستاندازى بیگانگان و استیلاى آنها - که گاهى کشور بظاهر مستقل هم هست، اما زیر نفوذ است - و هم آزادى معنوى، که آن رستگارى انسان و تعالى اخلاقى انسان و عروج معنوى انسان است، که هدف اعلى، این است. همهى کارها مقدمه براى تکامل انسان و عروج انسانى است. این باید در جامعهى اسلامى خود را نشان بدهد.

    ایران با این خصوصیات، مطلوب انقلاب بود. شما بپرسید که از کجاى انقلاب، این خصوصیات در مىآمد؟ کجا تدوین شد؟ من عرض میکنم از کلمهى اسلامى. اسلام اصلاً همینهاست. آن کسى که غیر از این در مورد اسلام تصور میکند، اسلام را نشناخته. آن کسى که تصور میکند اسلام فقط به جنبههاى معنوى، آن هم با برداشت و تلقى خاص از جنبههاى معنوى - عبادت و زهد و ذکر و امثال اینها - میپردازد، به دنیاى مردم، به لذات مردم، به خواستههاى بشرى مردم نمیپردازد، او اسلام را درست نشناخته؛ اسلام اینجورى نیست. همهى این چیزهائى که گفتیم؛ هم آن چیزى که مربوط به مسائل دنیائى جامعه است - مثل عدالت، مثل امنیت، مثل رفاه، برخوردارى از ثروت، برخوردارى از آزادى و استقلال - هم آنچه که مربوط به مسائل اخروى است؛ مثل رستگارى، تقوا، پرهیزگارى، رشد اخلاقى، تکامل معنوى انسان، در کلمهى اسلامى مندرج است.

    آیهى قرآن به ما میفرماید که: «و لو انّ اهل القرى امنوا و اتّقوا لفتحنا علیهم برکات من السّماء و الأرض»؛ ایمان و تقوا که باشد، برکات آسمان و زمین جارى خواهد شد. برکات آسمان، همان فتوح معنوى است، همان رحمت الهى است، همان تقرب الىاللَّه است، همان استغفار ملائکهى آسمان و حمَلهى عرش براى بندگان خدا در روى زمین است. برکات ارض، یعنى همهى آنچه که به زندگى زمینى انسان ارتباط پیدا میکند؛ یعنى آزادى، یعنى رفاه، یعنى استقلال، یعنى امنیت، یعنى سعهى رزق، سلامت بدن و از این قبیل. اگر ایمان و تقوا باشد، هم آن برکات و هم این برکات براى بشر وجود دارد. این، اسلام است. پس وقتى که گفتیم انقلاب اسلامى، معنایش این است که عرض شد.

    خوب، این چیزى بود که در انقلاب بود؛ میخواستیم ایرانى بسازیم با این خصوصیات. این مطلب یک اضافهاى دارد و آن این است که مسئله فقط ایران هم نبود؛ ایران به عنوان یک الگو براى جوامع اسلامى در درجهى اول، و همهى جوامع بشرى در درجهى بعد، مورد نظر بود. ما میخواستیم این جامعه را با این خصوصیات بسازیم - ما یعنى ملت ایران، انقلاب ایران، انقلابیون ایران؛ منظور، شخص بنده و چند نفر دیگر نیست - و آن را بگذاریم جلوى چشم آحاد بشر و امت اسلامى؛ بگویند این است که هم مطلوب اسلام است، و هم میسور مردم این روزگار است. اینجور نباشد که خیال کنند بله، این مطلوب هست، اما میسور نیست؛ که میگفتند در دوران مبارزات نهضت اسلامى. بعضى از کسانى که نیتهاى خوبى هم داشتند، میگفتند آقا بیخود چرا زحمت میکشید، فایدهاى ندارد؛ بله، این حرفهاى شما درست است، اما شدنى نیست. انقلاب میخواست به همهى کسانى که در هر نقطهاى از دنیاى اسلام هستند، نشان بدهد که این الگو تحققیافتنى و شدنى است؛ این هم نمونهاش. این آن چیزى بود که به عنوان هدف انقلاب وجود داشت. این هدف از اول بود، به شما عرض کنم که امروز هم همین هدف هست، در آینده هم همین هدف خواهد بود؛ این هدف ثابت است. این حلقهى اولِ بحث ما.

    حلقهى دوم بحث این است که این هدف را انقلاب اسلامى داشت؛ ما در خلأ که زندگى نمیکنیم، ما در یک واقعیاتى داریم زندگى میکنیم؛ این واقعیات چقدر براى رسیدن به این هدفها کمک بود یا مزاحمت بود؟ یقیناً ا گر مزاحمهائى که حالا میشمارم، وجود نداشت، رسیدن به این هدف، زمان زیادى نمیخواست. شاید در طول پنج سال، ده سال یک گروه متشکل قوى میتوانستند این اهداف را برآورده کنند؛ منتها در سر راه انسان موانع وجود دارد. اساساً همین وجود مانع است که به تلاش انسان معنا و حقیقت معنوى میبخشد و اسمش میشود جهاد؛ والّا اگر مانع نبود، جهاد معنى نداشت. جهاد یعنى جد و جهد همراه با زحمت و چالش با موانع.

    این موانع چه بودند؟ ما دو نوع موانع داشتیم: یکى موانع درونى، یکى موانع بیرونى. موانع درونى یعنى چه چیزهائى؟ یعنى آن چیزهائى که در درون خود ما انسانها - چه تصمیمگیرانمان، چه آحاد مردممان، چه ناظرین بیرون از گود مبارزه و انقلاب - وجود دارد؛ اینها موانع درونى است. موانع درونى، ضعفهاست؛ ضعفهاى فکرى است، ضعفهاى عقلانى است، راحتطلبى است، آسانگرائى است، آسانپندارى است؛ این گاهى اوقات خودش یکى از موانع تحقق آن چیز است. باید برآورد و تقویم نسبت به کار و مشکلات کار، مطابق با واقع یا لااقل نزدیک به واقع باشد. آسانپندارى هم مثل آسانگیرى و سهلانگارى است؛ آن هم یکى از موانع راه است. گریز از چالش هم یکى از ضعفهاى درونى ماست. به گریز از چالش، بغلط میگویند عافیتطلبى. عافیتطلبى چیز خوبى است. عافیت یکى از بزرگترین نعمتهاى الهى است؛ «یا ولىّ العافیة نسئلک العافیة؛ عافیة الدّنیا و الأخرة». عافیت به معناى پنجه نیفکندن نیست؛ به معناى درست عمل کردن، بجا قدم گذاشتن، بجا ضربت زدن و بجا عقب کشیدن است. عافیت از بلا، مثل این است که بگوئیم عافیت از گناه. بنابراین عافیتطلبى چیز بدى نیست؛ لیکن بغلط به گریز از چالش میگویند عافیتطلبى؛ یعنى در واقع همان راحتطلبى، مواجههى با مشکلات را زشت و ناپسند دانستن، آماده نبودن براى مواجههى با مشکلات. اینها ضعفهاى درونى ماست.

     



  • کلمات کلیدی :

  • نوشته های دیگران ()
    نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( سه شنبه 87/11/15 :: ساعت 12:23 صبح )


    »» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    ما با حرکتهاى ضد آمریکائى و ضد صهیونیستى همراهیم
    سعودىها بدون چراغ سبز آمریکا نمیتوانستند وارد بحرین شوند
    این ها به برکت حضور مردم است
    مردم توطئه های دشمن را خنثی کردند
    مبادا خیال کنید تقوا این است که انسان، مخالف خودش را زیر پا له ک
    به نام عدالتخواهى و انقلابیگرى، اخلاق را زیر پا نگذاریم
    این انحراف است ...
    اشرافی گری، آفت مسئولیت
    ما می توانیم
    مقابل دشمن مثل کوه ایستاد
    حتّى آرم برنامه‏ها . . .
    برنامه‏هاى بى‏فایده و بى‏محتوا را مطلقاً پخش نکنید
    شما باید در مقابل تبلیغات دشمن نسبت به انقلاب، سینه سپر کنید
    صدا و سیما کوشش کند که مردم متدین بشوند
    من خوف این را دارم که . . .
    [همه عناوین(190)][عناوین آرشیوشده]
    < l>