»» خدا که با ما قوم و خویشى ندارد
این دستاوردها که مفت به دست نمى آید. تا ملتى فداکار نباشد، تا ملتى بااراده و مصمم نباشد، که این چیزها به دست نمى آید. ما بیائیم به خاطر دشمنى با زید و عمرو و این دولت و آن دولت و مسئولین اجرائى یا مسئولین کذا و کذا، اصل نظام را زیر سؤال ببریم؛ سیاه نمائى کنیم! کارى که متأسفانه بعضى از نخبگان سیاسى میکنند.
فضاى تبلیغاتى کشور، فضاى مطبوعاتى کشور، فضاى تبلیغات سیاسى کشور به هیچ وجه فضاى خرسندکننده اى نیست. ما بایستى از اسلام براى عمل خودمان، براى رفتارهاى خودمان، براى موضعگیرى هاى خودمان درس بگیریم و بدانیم بقاى نظام اسلامى، برکات الهى، تفضلات و رحمت الهى تا وقتى است که ما پایبند و مقید باشیم. خدا که با ما قوم و خویشى ندارد. بارها من عرض کرده ام بنى اسرائیل همان کسانى هستند که خداى متعال در قرآن مکرر میفرماید: «اذکروا نعمتى الّتى انعمت علیکم و انّى فضّلتکم على العالمین».(4) خدا بنى اسرائیل را بر عالمین تفضیل داد؛ اما همین بنى اسرائیل به خاطر اینکه لوس شدند، قدر نعمت خدا را ندانستند و کفران کردند، «کونوا قردة خاسئین»،(5) «ضربت علیهم الذّلّة و المسکنة»؛(6) تبدیل شدند به این.
وقتى رحمت الهى براى ما پیش خواهد آمد که مواظب و مراقب خودمان باشیم؛ مراقب حرف زدنمان، مراقب اقدام کردنمان، مراقب تبلیغاتمان. این فضاى بى بند و بارى در حرف زدن، در اظهارات علیه دولت، علیه کى به خاطر اغراض، اینها چیزهائى نیست که خداى متعال از اینها به آسانى بگذرد. آن وقت کسانى خطا میکنند، خداى متعال «و اتّقوا فتنة لا تصیبنّ الّذین ظلموا منکم خاصّة»؛(7) بله اینجورى است. بعضى از ظلمها، بعضى از کارها هست که نتیجه و اثر آن دامن همه، نه فقط دامن آن ظالم را میگیرد؛ بر اثر رفتار یک عده اى که در گفتار خودشان، در عمل خودشان، در قضاوت خودشان ظلم میکنند. باید مراقب این چیزها بود.
بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران حج
87/8/15
کلمات کلیدی :
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( شنبه 87/9/9 :: ساعت 12:43 صبح )
»» اینها شوخى نیست
حالا اینجا من حاشیه اى بزنم. چقدر جفاست که کسى از این وسیله ى وحدت، ابزارى درست کند براى اختلاف و شکاف. این، خطاب به همه است. این فقط خطاب به آن فرد تکفیرىِ سلفىِ متعصب که در مدینه بایستد و مقدسات شما را دشنام بدهد، نیست؛ خطاب به همه است. مسئولین حج - مسئولین کاروانها، روحانیون حج - مراقب باشند که از این وسیله ى وحدت، ابزارى براى تفرقه درست نکنند و دلها را از یکدیگر پر از کینه و درد نکنند. من چیزهائى را که میتواند وسیله ى جدائى شود، نمیشمرم؛ خودتان فکر کنید، ببینید چه چیزى است که دل شیعه را نسبت به برادر مسلمان غیر شیعه ى خود پر از کینه میکند؛ دل سنى را نسبت به برادر مسلمان شیعه ى خود پر از بغض میکند؛ ببینید اینها چى است، اینها را بیرون بکشید، بیندازید کنار و حج را که وسیله ى التیام، وسیله ى وحدت، وسیله ى یکسان سازى دلها و نیتها و عزمها در دنیاى اسلام است، بعکس، وسیله ى جدا کردن، وسیله ى بغض ایجاد کردن نباید قرار داد. شناختن این مسئله و مصادیق این مسئله خیلى هوشیارى و خیلى دقت میطلبد. اینها شوخى نیست.
بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران حج
15/8/87
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( شنبه 87/9/9 :: ساعت 12:42 صبح )
»» این طور نیست که من نابسامانى هاى کشور را ندانم
من به شما عرض کنم: جوان هاى عزیز! آینده مال شماست؛ آینده متعلق به ملت ایران است. آینده ى ملت ایران، رسیدن به قله هاى والاى علم، اقتدار، رفاه و شرف است. این آینده ى حتمى شماست. و این وعده ى الهى است. قرآن به ما وعده داده است، اسلام به ما وعده داده است که اگر ملتها حرکت کنند، ایمان نشان بدهند، غیرت نشان بدهند، خسته نشوند، صبر پیشه کنند، استقامت کنند، حتماً به هدفهاى خودشان خواهند رسید. ما تا حالا امتحان کرده ایم، ایستاده ایم، به هدفهاى میان مدت رسیده ایم. یک جاهائى هم نابسامانى داریم، چون نایستادیم؛ تقصیر خود ماست. این طور نیست که من نابسامانى هاى کشور را ندانم؛ نخیر، میدانم. هر جائى که ما مشکل و نابسامانى داریم - اگر بى عدالتى است، اگر فقر است - براى خاطر این است که ما مسئولین و آحاد مردم، درست براى پیشبرد این هدفها نایستادیم. اگر مى ایستادیم، اینجاها هم درست میشد. تقصیر خود ماست. باید بایستیم.
دیدار جمعى از دانش آموزان و دانشجویان در آستانه ى سالروز سیزده آبان
8/8/87
کلمات کلیدی :
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( شنبه 87/9/9 :: ساعت 12:40 صبح )
»» حقوق بشرشان را در زندان هاى ابوغریب و گوانتانامو نشان دادند
حقوق بشرشان را در زندان هاى ابوغریب و گوانتانامو و زندان هاى متعدد دیگرى از این قبیل نشان دادند. حقوق بشرشان را در کشتارهاى گوناگون در افغانستان و امروز در پاکستان دارند نشان میدهند. دموکراسى خواهى هایشان را هم در فلسطین اشغالى نشان میدهند؛ یک دولت مردمى - دولت حماس با انتخابات مردم سر کار آمده - سر کار است، با انواع ملعنتها و خباثتها میخواهند این دولت را زیر فشار قرار بدهند. در عراق دارند نشان میدهند؛ قرارداد امنیتى اى را به زور میخواهند تحمیل کنند؛ خفه کردند همه را از بس فشار آوردند. حالا که ملت عراق و مسئولین عراق سرشان را بلند کردند، میگویند ما قبول نداریم، دارند فشار مى آورند و تهدید میکنند؛ درحالى که این دولت کنونى عراق با آراء مردم سر کار آمده. دموکراسى یعنى چه؟ غیر از این است؟! صاحبنظرانشان مکرر در طول این سالهاى متمادى اعتراف کرده اند، تو گزارشهایشان نوشته اند که در خاورمیانه دموکرات ترین کشورها، جمهورى اسلامى است. انتخابات دارد؛ رئیس جمهور، نمایندگان مجلس، خود رهبرى، نمایندگان مجلس خبرگان رهبرى با آراء مردم انتخاب میشوند؛ این را اعتراف میکنند. در عین حال با جمهورى اسلامى این جور رفتار میکنند! این شعارهاى جمهورى خواهى و دموکراسى خواهى و حقوق بشر، کهنه شده است. حتّى آحاد ملتها هم دیگر این حرفها را باور ندارند، چه برسد به صاحبنظران و زبدگان.
دیدار جمعى از دانش
آموزان و دانشجویان در آستانه ى سالروز سیزده آبان
8/8/87
کلمات کلیدی :
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( شنبه 87/9/9 :: ساعت 12:39 صبح )
»» حقوق بشرشان را در زندان هاى ابوغریب و گوانتانامو نشان دادند
حقوق بشرشان را در زندان
هاى ابوغریب و گوانتانامو و زندان هاى متعدد دیگرى از این قبیل نشان دادند. حقوق بشرشان را در کشتارهاى گوناگون در افغانستان و امروز در پاکستان دارند نشان میدهند. دموکراسى خواهى هایشان را هم در فلسطین اشغالى نشان میدهند؛ یک دولت مردمى - دولت حماس با انتخابات مردم سر کار آمده - سر کار است، با انواع ملعنتها و خباثتها میخواهند این دولت را زیر فشار قرار بدهند. در عراق دارند نشان میدهند؛ قرارداد امنیتى اى را به زور میخواهند تحمیل کنند؛ خفه کردند همه را از بس فشار آوردند. حالا که ملت عراق و مسئولین عراق سرشان را بلند کردند، میگویند ما قبول نداریم، دارند فشار مى آورند و تهدید میکنند؛ درحالى که این دولت کنونى عراق با آراء مردم سر کار آمده. دموکراسى یعنى چه؟ غیر از این است؟! صاحبنظرانشان مکرر در طول این سالهاى متمادى اعتراف کرده اند، تو گزارشهایشان نوشته اند که در خاورمیانه دموکرات ترین کشورها، جمهورى اسلامى است. انتخابات دارد؛ رئیس جمهور، نمایندگان مجلس، خود رهبرى، نمایندگان مجلس خبرگان رهبرى با آراء مردم انتخاب میشوند؛ این را اعتراف میکنند. در عین حال با جمهورى اسلامى این جور رفتار میکنند! این شعارهاى جمهورى خواهى و دموکراسى خواهى و حقوق بشر، کهنه شده است. حتّى آحاد ملتها هم دیگر این حرفها را باور ندارند، چه برسد به صاحبنظران و زبدگان.
دیدار جمعى از دانش
آموزان و دانشجویان در آستانه ى سالروز سیزده آبان
8/8/87
کلمات کلیدی :
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( شنبه 87/9/9 :: ساعت 12:24 صبح )
»» دعوا بر سر چند مسئله ى سیاسى نیست
دعوا بر سر چند مسئله ى سیاسى نیست. خوب، دو کشور با همدیگر سر مسائلى ممکن است اختلاف داشته باشند که مى نشینند با مذاکره این اختلاف را حل میکنند؛ تمام میکنند. مسئله ى جمهورى اسلامى و دولت مستکبر آمریکا از این قبیل نیست. مسئله، مسئله ى دیگرى است؛ مسئله ریشه اى تر است. مسئله این است که رژیم ایالات متحده ى آمریکا از بعد از جنگ جهانى دوم، داعیه ى ابرقدرتى مطلق دنیا را داشت. البته آن روز شوروى در مقابلش بود، اما این مسئله ى رقابت بین آمریکا و شوروىِ آن روز صرفاً رقابت بین دو ابرقدرت نبود. آمریکا میخواست بر روى تمام منابع حیاتى عالم دست بگذارد. عملاً هم منطقه ى عظیم و حساسى که به آن خاورمیانه میگویند و شمال آفریقا و خلیج فارس - منطقه ى نفت - در پنجه ى اقتدار آمریکا بود. نفت، خون حیاتبخش تحرک دنیاى امروز است. حالا فردا چه بشود، نمیدانیم؛ اما امروز و توى این دنیا، نفت مایه ى تولید، مایه ى گرما، مایه ى نور و روشنائى و در واقع مایه ى حیات براى خیلى از کشورهاست. اگر نفت نباشد، کارخانه ها نیست، تولیدات نیست، تجارتها نیست. نفت یعنى خون؛ یعنى زندگى. حالا بخش اعظم این نفت توى این منطقه است؛ منطقه اى که اسمش خاورمیانه است. تسلط بر اینجا مهم است که آمریکا هم تسلط پیدا کرده بود.
در وسط خاورمیانه، ایران قرار داشت؛ پایگاه اصلى استکبار. در اطراف ایران کشورهاى مختلفى بودند که هر کدام به نحوى در اختیار آمریکا بودند. شوروى البته در این خلال دست اندازى هائى کرده بود، اما آمریکائى ها غلبه داشتند و این روال باید ادامه پیدا میکرد. البته طمع ورزى مخصوص این منطقه و مخصوص نفت هم نبود. آمریکائى ها در آمریکاى لاتین، در آفریقا، در شرق آسیا و در جاهاى مختلف - که حالا جاى تفسیر آن نیست؛ یک وقتى به شما جوان ها عرض خواهم کرد - مشغول تحکیم قدرت خودشان بودند و پیش هم میرفتند و روزبه روز سلطه را تقویت میکردند و رقبایشان روزبه روز عقب میکشیدند.
در وسط این بحبوحه ى روزافزونىِ اقتدار استکبارى و در حساسترین نقطه، انقلاب اسلامى در ایران به وجود آمد که مهمترین شعار این انقلاب مقابله با ظلم و استکبار بود؛ دفاع از حقوق ملتها بود. انقلاب اسلامى این نقطه ى اصلى یعنى ایران را از زیر سیطره ى آمریکا بیرون کشید. یک روز آمریکائى ها توى همین کشور شما، توى همین تهران شما، توى مناطق مختلف کشور، در همه ى نقاط حساس، آدم داشتند؛ در نیروهاى مسلح، در بخشهاى مربوط به مالیه و دارائى، در بخشهاى حساس سیاست، در بخشهاى امنیت، عناصر و آدمهاى آن ها همه کاره بودند. خودِ شاه مملکت هم که رئیس همه ى دستگاه هاى کشور بود و دخالت در همه ى امور میکرد، گوشش به دهان سفیر آمریکا و سفیر انگلیس بود. اگر آن ها چیزى میخواستند و اصرار داشتند، او ناگزیر، خواه و ناخواه، اطاعت میکرد. گاهى هم نمیخواست، اما مجبور بود اطاعت کند و اطاعت میکرد. از یک چنین نقطه اى آمریکائى ها بیرون رانده شدند. خوب، این خیلى حادثه ى مهمى بود؛ این زخم کوچکى نبود.
بر طبق معمول، دولتهاى استکبارى که از طریق سفارتخانه هایشان در داخل کشورها سمپاشى میکنند، ارتباط برقرار میکنند، امکانات جاسوسى برقرار میکنند - که الان هم میکنند؛ الان هم در دنیا این کار معمول است. از طریق سفارتخانه ها فسادهاى گوناگونى میکنند - از این طریق مشغول شدند به کار کردن. حرکت جوان هاى دانشجو به عنوان «دانشجویان مسلمانِ پیرو خط امام» این ترفند را هم باطل کرد. آن ها رفتند سفارت را گرفتند و اسناد را بیرون کشیدند. الان حدود صد جلد کتاب چاپ شده که در واقع اسناد است. من نمیدانم شما جوان ها این کتابهاى اسناد لانه ى جاسوسى را خوانده اید، میخوانید یا نه؛ خواندنى است، خواندنى است. ببینید سفارت آمریکا آن روز در ایران چه کار میکرده، با کى ها ارتباط برقرار میکرده و نقش این سفارت در طول سالهاى متمادىِ قبل از انقلاب چه بوده است.
یک چنین حادثه ى بزرگى اتفاق افتاده. این، زخم کوچکى نیست. قضیه به اینجا هم خاتمه پیدا نکرد. بقاى نظام اسلامى و انقلابى، پیشرفت نظام انقلابى، فتوحات گوناگون نظام انقلابى در عرصه هاى مختلف؛ در عرصه ى نظامى مثل دفاع مقدس، در عرصه هاى علمى و در عرصه هاى گوناگون اجتماعى و سیاسى روى ملتهاى دیگر، روزبه روز اثر گذاشت و ملتهاى دیگر هم - ملتهاى این منطقه و ملتهاى مسلمان که دلهایشان پر بود و رهبر نداشتند - وقتى دیدند در ایران چنین حادثه اى اتفاق افتاده، کأنّه حکایت دل آن ها بود. لذا ملتها به نظام اسلامى، به رهبرى اسلامى، رهبرى امام (رضوان اللَّه تعالى علیه) و به نظام جمهورى اسلامى دلباخته شدند که امروز هم همین جور است. امروز هم ملتها در دنیاى اسلام - از غرب دنیاى اسلام بگیرید، تا شرق دنیاى اسلام؛ در همه جا - با چشم اعجاب و تحسین، با حالت غبطه، به ملت ایران و این حرکت نگاه میکنند. این ها هم زخم آمریکائى ها را عمیق تر میکرد و این، انگیزه ى آمریکا براى مخالفت با جمهورى اسلامى است.
آمریکا میخواهد نظام جمهورى اسلامى دستهایش را بالا کند و اظهار خستگى کند؛ از کارى که کرده است، پشیمان شود و در مجموعه ى عوامل و مزدوران و دست پروردگان و دنباله روان نظام طاغوت قرار بگیرد. نظام استکبار این را میخواهد. آنچه آمریکا از ملت ایران میخواهد، این است که ملت ایران وابستگى را قبول کند، استقلال به دست آمده ى خودش را از دست بدهد و به دست خودش دوباره تسلیم قدرت آمریکا شود. آن ها از ملت ایران این را توقع دارند و فشارهائى که مى آورند، براى این است. براى این است که دولتهاى جمهورى اسلامى را خسته کنند، ملت را خسته کنند؛ در بین راه، ملت بگویند دیگر بس است، ما خسته شدیم؛ دولتها هم عقب بنشینند، تا آمریکا باز همان شیوه اى را که در گذشته با این کشور داشته و امروز با بعضى از کشورهاى دیگر دارد، دنبال کند. آن ها دنبال وابستگى اند.
از طرف نظام جمهورى اسلامى و ملت ایران هم مسئله به همین عمق است. مشکل ملت ایران با آمریکا مشکل کارهاى امروز نیست؛ مشکل پنجاه و چند سال موذیگرى و خباثت از سوى آن رژیم نسبت به ملت ایران است؛ از سال 1332 تا امروز. سالها پیش از انقلاب، بخصوص از وقتى نهضت امام (رضوان اللَّه علیه) و نهضت روحانیت شروع شد تا پیروزى انقلاب، آنچه خواستند علیه ملت ایران توطئه کردند، ضربه زدند، خیانت کردند، فشار وارد آوردند و انواع و اقسام شیوه هاى مستکبرانه را با این ملت به کار بردند. بعد از پیروزى انقلاب - الان، سى سال است - هیچ روزى نبوده است که آمریکا نسبت به ملت ایران نیت خیرى داشته باشد؛ از کارهاى گذشته ى خودش عذرخواهى بکند؛ صادقانه دست از استکبار و طمع ورزى نسبت به ملت ایران بردارد. مسئله ى ما با آمریکا این نیست که حالا بر سر دو تا موضوع جهانى یا بین المللى یا منطقه اى با هم اختلاف نظر داریم، برویم بنشینیم با مذاکره حل کنیم. مسئله مثل مسئله ى مرگ و زندگى است؛ مسئله ى هست و نیست است. این نکته ى دوم، که این را شما جوان ها بدانید؛ ما اهل ستیزه گرى نیستیم؛ اما اهل حفظ هویت خود، استقلال خود، عزت خود هستیم. هر کسى که عزت ملت ایران را بخواهد پایمال کند، ملت ایران را تحقیر کند، بخواهد دست سلطه را بر این ملت دراز کند، ملت ایران با غیرت خود، با ایمان خود این دست را قطع میکند.
مطلب سوم و مطلب آخر این است که حالا پایان این رویاروئى و مقابله چه خواهد بود؟ این مهم است. همه ى دستگاه هاى تبلیغاتى غرب و بخصوص آمریکا - دستگاه هاى هنرى، دستگاه هاى مطبوعاتى، دستگاه هاى گوناگون تبلیغاتى، دستگاه هاى به ظاهر پژوهشىِ سیاسى یا علمى - تلاش میکنند این جور وانمود کنند که پایان این راه براى ملت ایران بن بست است و آمریکا در راه خود پیش میرود! این، دروغ محض است؛ قضیه عکس است. پایان این راه، بن بست براى رژیم طاغوت و رژیم استکبارگر آمریکاست. دلیل واضحش این است که اگر قرار بود آن ها بتوانند ملت ایران را شکست بدهند، آن روزى میتوانستند شکست بدهند که این ملت نه این همه جوان داشت، نه این پیشرفتها را داشت، نه این تجربه ها را داشت، نه در یک نبرد و کارزار عظیمى مثل دفاع مقدس پیروز شده بود، نه در عرصه هاى سیاسى گوناگون قدرت خودش را نشان داده بود؛ آن روز میتوانستند - اگر بنا بود بتوانند ملت ایران را شکست بدهند - و آن روز شکست میدادند؛ نه امروز که ملت ایران تجربه اش بیشتر است، دستش قویتر است، امکانات علمى اش بمراتب از آن گذشته پیشرفته تر است، توانائى هاى نظامى اش چندین و چندین برابرِ آن روزهاست، زبان نافذش در بین ملتها بیشتر از گذشته است و جوان هاى بیشترى از آن روز دارد. آن روز ملت ایران در بین جمعیت چهل میلیونى و چهل و پنج میلیونى و بتدریج پنجاه میلیونى اش جوان ها در اقلیت بودند، امروز در جمعیت هفتاد و چند میلیونى ملت ایران، جوان ها در اکثریتند. آن روز آمریکا در دنیا آبرویش خیلى بیشتر از امروز بود. امروز آمریکا در دنیا بى آبروست. امروز نه فقط ملتهاى مسلمان، حتّى بسیارى از ملتهاى غربى از آمریکا روگردانند. بسیارى از صاحبنظران در خود کشور آمریکا و خیلى از مردمشان، نسبت به رژیم حاکم بر آن کشور معترضند.
دیدار جمعى از دانش آموزان و دانشجویان در آستانه ى سالروز سیزده آبان
87/8/8
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( شنبه 87/9/9 :: ساعت 12:20 صبح )
»» این کتابها را بخوانید، بدانید، ببینید
من مشتاقم که جوانهاى ما قصه ى جنگ تحمیلى هشت ساله را بدانند که چه بود. این را بارها گفته ایم؛ افراد هم گفته اند و تشریح کرده اند؛ اما یک نگاه کلان به این هشت سال، با اطلاع از جزئیاتى که وجود داشته است، خیلى براى برنامه ریزى آیندهى جوان در روزگار ما مهم است. خوشبختانه کتابهاى خوبى هم نوشته شده است. من با اینکه وقت زیادى ندارم، بسیارى از کتاب هائى را که در باب مسائل دفاع مقدس هست، نگاه میکنم؛ براى خود من مفید است. این کتابها را بخوانید، بدانید، ببینید؛ شرح حال این جوان هاى برجسته را بشناسید. تعدادى از این جوان هاى برجسته ى میدان جنگ، همان کسانى بودند که در روز سیزده آبان، آن حماسه ى بزرگ را آفریدند، بعد هم رفتند توى میدان جنگ. بسیارى از آنها امروز جزو چهره هاى ماندگارِ واقعىِ تاریخ ما هستند. احساس مسئولیت، این است.
در جنگ هشت ساله که در واقع همه ى نیروهاى مسلط دنیاى آن روز - چه شوروىِ آن روز، چه آمریکاى آن روز، چه فرانسه ى آن روز، چه بلوک شرق اروپائى آن روز، چه کشورهاى مرتجع منطقه - با هم همدست شده بودند و به رژیم بعثى پول و نیرو و اطلاعات و سلاح تزریق می کردند، در مقابل کشور و ملتى قرار گرفتند که آنچه داشت، عبارت بود از اراده و ایمان. سلاح نداشت، مهمات نداشت، اطلاعات کافى و وافى نداشت؛ اما ایمان، آنها را مثل پولاد، مثل صخره استوار کرده بود. این دو جناح متفاوت با هم مواجه شدند و این جناح بر آن جناح غلبه کرد. یعنى نیروى ایمان ملت ایران بر آن نیروى عظیم و گسترده - که پول و اطلاعات و سلاح و تجهیزات و همه چى در اختیار داشت - غالب و پیروز شد. این، احساس مسئولیت بود.
دیدار جمعى از دانش آموزان و دانشجویان در آستانه ى سالروز سیزده آبان
87/8/8
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( شنبه 87/9/9 :: ساعت 12:7 صبح )
»» براى اینکه اسلام را تضعیف بکنند، یکى از راههایشان همین است که
راه این است که دنیاى اسلام وحدت خود را حفظ کند. من بار دیگر براى صدمین بار، هزارمین بار، از زبان ملت ایران خطاب به همهى برادران مسلمان در اکناف عالم عرض میکنم: اتحاد خودتان را حفظ کنید، مبادا بازیچهى دست دشمنان مشترکى بشوید که به عنوان قومیت عرب و عجم، به عنوان مذهب شیعه و سنى، به عناوین گوناگون دیگر، میخواهند بین شما اختلاف بیندازند. آنها نه دوست شیعه هستند، نه دوست سنى؛ آنها دشمن اسلامند. براى اینکه اسلام را تضعیف بکنند، یکى از راههایشان همین است که اینها را به جان هم بیندازند؛ کشورها را از همدیگر بترسانند. اینجا که علَم اسلام برافراشته شده است، سعى کنند کشورها و دولتها را از نظام اسلامى، از جمهورى اسلامى با انواع دروغها و فریبها بترسانند. ما همه با هم برادریم. ملت ایران در راه پیشرفت و تعالى اسلامى قدم برمیدارد و به توفیق پروردگار با سرعت پیش میرود و این را متعلق به همهى دنیاى اسلام میداند؛ شرف خود را، شرف دنیاى اسلام؛ پیشرفت خود را، پیشرفت امت اسلامى به حساب مىآورد.
خطبههاى نماز عید سعید فطر، اول شوال 1429، 10/7/87
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( سه شنبه 87/8/14 :: ساعت 1:20 صبح )
»» واقعیت دنیاى اسلام، امروز این است
امروز روزگار دیگرى است. آن افقهاى تاریک در مقابل چشم امت اسلامى تبدیل به افقهاى روشن شده است. در هر نقطهاى از نقاط عالم که مسلمانانى در آنجا زندگى میکنند - چه به عنوان یک ملت و چه به عنوان اقلیتها در میان ملتهاى دیگر - به آینده با چشم امید نگاه میکنند؛ احساس میکنند که میتوانند حرکت کنند. دشمنان دنیاى اسلام یعنى همان مستکبران، یعنى دنیاطلبان، یعنى استعمارگران، یعنى آن کسانى که با شعارهاى براق و فریبنده وارد کشورهاى اسلامى شدند و سیاهترین روزگار را براى کشورهاى اسلامى فراهم کردند، با وجود اینکه از لحاظ پیشرفتهاى مادى، پیشرفتهاى فنى، سلاحهاى مخرب، وسائل ارتباط جمعى، امکانات تبلیغاتى نسبت به آن روزگارها خیلى جلوترند؛ اما در مقابل حرکت این اقیانوس خروشان امت اسلامى احساس ضعف میکنند؛ احساس شکست میکنند؛ واقعیت دنیاى اسلام، امروز این است. اگر کسى بر خلاف این گمان کند و تصور کند، بداند که بر خلاف واضحات فکر میکند.
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام به مناسبت عید سعید فطر 10/7/1387
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( سه شنبه 87/8/14 :: ساعت 1:20 صبح )
»» این، آن هدفى است که باید دنبال او برویم
در نظامهاى مادى آبادى وجود دارد؛ یعنى قدر مطلق پیشرفتهاى مادى خوب است؛ اما در مورد همان پیشرفتهاى مادى هم تعادل و نگاه عادلانه وجود ندارد. یعنى شما الان مثلاً مىبینید که در کشور ثروتمندى مثل آمریکا، ثروتمندش اولین ثروتمند دنیاست، لیکن فقیرش هم گاهى بدترین فقیر دنیاست؛ از سرما میمیرد، از گرما میمیرد، از گرسنگى میمیرد. طبقهى متوسطى در آنجا زندگى میکنند که اگر شبانهروز، تماموقت، با همهى توان کار نکنند، نمیتوانند شکمشان را سیر کنند. این براى بشر خوشبختى نیست، این براى یک جامعه خوشبختى نیست. بله، تولید ناخالص داخلىاش را نگاه کنى، ده برابرِ یک کشور دیگر است؛ این که دلیل نشد. یعنى حتّى در برخوردارىهاى مادى هم عدالت نیست، همهگیرى نیست؛ یعنى همه برخوردار نیستند؛ چه برسد به برخوردارى معنوى؛ آرامش روانى نیست، توجه به خدا نیست، تقوا و پرهیزگارى نیست، پاکدامنى و طهارت نیست، گذشت و اغماض نیست، ترحم و دستگیرى از بندگان خدا نیست؛ و نیست و نیست و نیست.
این، آن پیشرفتى نیست که کشور اسلامى و جامعهى اسلامى دنبال آن است. آن خوشبختىاى که ما براى جامعهى اسلامى، برخوردارىاى که براى جامعهى اسلامى قائلیم، فقط این نیست که شما اینجا نگاه میکنید؛ بلکه برخوردارى مادى و معنوى. یعنى فقر نباید باشد، عدالت باید باشد، تقوا و اخلاق و معنویت و پرهیزگارى هم باید باشد. این، آن هدفى است که باید دنبال او برویم.
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار جمعى از نخبگان علمى و دانشجویان دانشگاهها 7/7/87
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( سه شنبه 87/8/14 :: ساعت 1:19 صبح )