در مسائل دنیاى اسلام اگر پاى قومیت به میان آمد، بزرگترین عامل تفرقه به وجود آمده است. وقتى پاى قومیت را در مسائل دنیاى اسلام به وجود مىآورند، عرب را جدا کنند، فارس را جدا کنند، ترک را جدا کنند، کرد را جدا کنند، اندونزیائى را جدا کنند، مالزیائى را جدا کنند، پاکستانى و هندى را جدا کنند، چى باقى میماند؟ این چوب حراج زدن به امت اسلامى و نیروها و توانهاى امت اسلامى نیست؟
این ترفندهاى استکبار است که متأسفانه در دنیاى اسلام، کسانى اسیر این ترفندها میشوند. نمیخواهند بگذارند شیرینى پیروزى در آن قضیهى لبنان و در این قضیهى غزه در کام مسلمانها بماند؛ فوراً یک عامل اختلاف و تفرقهاى را مطرح میکنند، به وجود مىآورند، براى اینکه جدا کنند.
امت اسلامى باید بیدار باشد؛ باید در مقابل اینها بایستد. وظیفهى درجهى اول هم بر دوش سیاستمداران است. مسئولان و زمامداران کشورهاى اسلامى بهوش باشند. این فریاد ممکن است از گلوى بعضى از سیاستمداران خودى خارج شود؛ اما ما اشتباه نمیکنیم. ما در شناخت عامل اصلى خطا نخواهیم کرد. از گلوى اینهاست، اما مال اینها نیست؛ فریاد، فریاد دیگران است، مربوط به قدرتهاى استکبارى دنیاست. آنها هستند که مخالف وحدت امت اسلامىاند. اگر از حنجرهى کسانى از داخل امت اسلامى هم خارج شود، اینها فریب خوردهاند. این صدا، صداى اینها نیست. این صداى آنهاست؛ این صدا را میشناسیم. در درجهى اول، سیاستمداران و مسئولان و باز در درجهى مهم و بالا، اندیشمندان، کسانى که با مغز و دل مردم سر و کار دارند؛ علماى دین، روشنفکران، نویسندگان، روزنامهنگاران، شعرا، ادبا، دانشمندان دنیاى اسلام، این وظیفهى بزرگ را بر عهده دارند که به مردم، سرانگشتانى را که میخواهند در این وحدت اختلال کنند و این رشتهى مستحکم الهى را از دست مسلمانها بگیرند، معرفى کنند.
بیانات در دیدار جمعى از مسئولان در سالروز ولادت حضرت رسول اعظم (ص)
87/12/25
دو عامل عمده و کلى در مقابل وحدت وجود دارد، باید اینها را علاج کرد.
یک عامل، عامل درونى ماست: تعصبهاى ما، پایبندىهاى ما به عقاید خودمان؛ هر گروهى براى خودش. باید بر این فائق آمد. ایمان به مبادى خود و اصول و عقائد خود چیز بسیار خوب و پسندیدهاى است؛ پافشارى بر آن هم خوب است؛ اما این نباید از مرز اثبات به مرز نفى و همراه با تعرض و دشمنى و عداوت تجاوز کند. برادرانى که در مجموعهى امت اسلامى هستند، احترام یکدیگر را حفظ کنند؛ عقاید خودشان را هم میخواهند حفظ کنند، حفظ کنند؛ اما احترام به دیگران، حدود دیگران، حقوق دیگران و حرمت افکار و عقاید آنها را نگه دارند و بحث و مجادله را براى مجالس علمى بگذارند. علما و اهل فن، میخواهند بنشینند مباحثات مذهبى کنند، بکنند؛ اما مباحثهى مذهبىِ عالمانه و در محفل علمى، با بدگوئى به یکدیگر در علن، در سطح افکار عمومى، در مخاطبهى با افکارى که قدرت تجزیه و تحلیل علمى ندارند، فرق میکند؛ این را بایستى علما مهار کنند؛ مسئولان باید مهار کنند. همهى گروههاى مسلمان در این مورد وظیفه دارند. شیعه هم وظیفه دارد، سنى هم وظیفه دارد؛ باید به سمت اتحاد بروند. این یک عامل که عامل درونى است.
یک عامل بیرونى هم دست مغرضِ تفرقهافکنِ دشمنان اسلام است. نباید از این غفلت کرد. نه فقط امروز، بلکه از آن روزى که قدرتهاى مسلط سیاسى در دنیا احساس کردند که میتوانند روى ملتها اثر بگذارند، این دست تفرقهافکن به وجود آمده و امروز از همیشه شدیدتر است. وسائل ارتباط جمعى، وسائل مدرنى که امروز وجود دارد، این هم کمک میکند. اینها آتشافروزند؛ آتشافروزند؛ براى تفرقه شعار درست میکنند. باید آگاه بود؛ باید هوشیار بود. متأسفانه یک عدهاى هم در داخل ملتهاى مسلمان و کشورهاى مسلمان، میشوند وسیله براى اعمال غرض آن دشمنان اصلى.
بیانات در دیدار جمعى از مسئولان در سالروز ولادت حضرت رسول اعظم (ص)
87/12/25
نجات فلسطین با دریوزگی از سازمان ملل یا از قدرتهای مسلّط و به طریق اولی از رژیم غاصب به دست نمیآید، راه نجات فقط ایستادگی و مقاومت است، با توحید کلمهی فلسطینیان و کلمهی توحید که ذخیرهی بیپایان حرکت جهادی است.
ارکان این مقاومت،از سوئی گروههای مجاهد فلسطینی و آحاد مردم مؤمن و مقاوم فلسطین در داخل و خارج آن کشورند؛ و از سوئی دیگر، دولتها و ملتهای مسلمان در سراسر جهان، بویژه عالمان دینی و روشنفکران و نخبگان سیاسی و دانشگاهیان. اگر این دو رکن مستحکم در جای خود قرار گیرند، بیشک وجدانهای بیدار و دلها و اندیشههائی که افسون تبلیغات امپراتوری خبری استکبار و صهیونیزم، آنها را مسخ نکرده،در هر نقطهی عالَم به یاری ذیحق و مظلوم خواهند شتافت و دستگاه استکبار را در برابر طوفانی از اندیشه و احساس و عمل قرار خواهند داد.
نمونهی این حقیقت را در طول روزهای اخیر مقاومت پرشکوه غزه همه دیدیم. گریهی رئیس غربی یک سازمان خدماتی بینالمللی در برابر دوربین رسانهها، اظهارات همدردانه فعالان سازمانهای بشردوستانه، تظاهرات بزرگ و صمیمی مردم در قلب پایتختهای اروپائی و شهرهای امریکا، اقدام شجاعانهی رؤسای چنددولت در امریکای لاتین، همه و همه نشانهی آن است که دنیای غیرمسلمان نیز هنوز به دست نیروهای شرآفرین و فسادآفرین ـ که نام قرآنی آنها شیطان است ـ به طور کامل تسخیر نشده و هنوز میدان برای جولان حقیقت،باز است
بیانات در چهارمین کنفرانس حمایت از ملت فلسطین
87/12/14
همه بدانند که امروز دشمنان نظام جمهورى اسلامى از برکندن این بنیان مستحکم، احساس عجز میکنند؛ سعىشان این است که به وسائل گوناگون، به دست خودِ کسانى که تو این انقلاب بودند و هستند، از این محتوا ذره ذره بکنند. جمهورى اسلامى، اسمش جمهورى اسلامى باشد، اسمش نظام انقلابى باشد، اما از محتواى اسلام، از محتواى انقلاب در آن خبرى نباشد. اسم چه ارزشى دارد؟ محتوا لازم است؛ محتوا مهم است. وظیفهى من، وظیفهى شما این است که از محتواى انقلابى، از اصول با ارزشِ انقلاب دفاع کنیم و نگذاریم این مبانى با ارزش و این ارزشهاى والا نادیده گرفته بشود؛ این وظیفهى ماست.
و بدانیم که خداى متعال پشتیبان مردمى است که با ایمان به او حرکت میکنند و اقدام و اِعمال قدرت انسانى و نیروى خود را در یک هدفى به کار مىاندازند. خداى متعال یقیناً آن کسانى را که در راه اهداف الهى اقدام کنند، کمک میکند. ما آنجاهائى که شکست خوردیم، آنجائى که خدا به ما کمک نکرده است، به خاطر این بوده است که کارِ درست را انجام ندادیم؛ سهم خودمان را نیاوردیم. اگر سهم خودمان را به میدان بیاوریم، خداى متعال هم کمک خواهد کرد. میفرماید: «اوفوا بعهدى اوف بعهدکم»؛(بقره: 40) شما به پیمانى که با من دارید، عمل و وفا کنید، من هم به آن پیمان عمل میکنم؛ طرفینى است. خداى متعال که مالک جان و واهب همهى مواهب به ماست، با ما قرارداد دو جانبه بسته است. شما عمل کنید، ما هم عمل میکنیم؛ یعنى خداى متعال این وعده را داده است. ما اگر به وظیفهى خودمان عمل نکردیم، نمیتوانیم کمک الهى را انتظار داشته باشیم.
بیانات در دیدار با جمعى از مردم آذربایجان شرقی 87/11/28
امروز ملت ما در مقابل خود یک جبههى گستردهاى را ملاحظه میکند که با همهى توان خود درصدد این است که انقلاب اسلامى را از خاصیت و اثر ضد استکبارى بیندازد. از اول پیروزى انقلاب، همان جبهه سعىاش این بود که نگذارد جمهورى اسلامى که مولود انقلاب است، پا بگیرد؛ همهى تلاش خودشان را کردند که جمهورى اسلامى را از بنیان نگذارند رشد کند، و البته نتوانستند. اقدام سیاسى کردند، محاصرهى اقتصادى کردند، جنگ تحمیلى را هشت سال بر این ملت تحمیل کردند، دشمنان این ملت را تجهیز کردند، وسوسههاى درونى را به جان انقلاب و نظام جمهورى اسلامى انداختند، نتوانستند. به این نتیجه رسیدند که نظام جمهورى اسلامى را نمیشود ساقط کرد؛ چون مدافع آن، حامى آن، سینههاى سپرکردهى مردم مؤمن است؛ میلیونها انسان مؤمن این نظام را نگه داشتهاند. بحث مسئولین و دولت و بحث اینها نیست. یک وقت یک نظام قائم به چند نفر است و یک عده مرتزقهى(1) یک نظامند؛ آن نظام براى استکبار خطرى ندارد. یک وقت یک نظام متکى به ایمانهاى مردم است، متکى به دلهاى مردم، به پشتیبانىِ عمیق مردم است، این نظام را نمیشود تکان داد. این را استکبار فهمیده است. همین راهپیمائىها، همین 22 بهمن امسالِ شما مردم، این یک نمایش بسیار باشکوه و پرعظمت بود. پیشرفتهاى علمى، حضور جوانها در صحنههاى مختلف، شعارهاى انقلاب که خوشبختانه زندهتر از پیش شده است - کسى از مسئولین با شرمندگى نسبت به شعارهاى انقلاب مواجه نمیشود؛ افتخار میکنند به استقلال، به آزادى، به اسلام، به این قانون اساسى معتبر و پرمغز و پرمعنا - نشان میدهد که نظام را نمیشود تکان داد. آنها به این نتیجه رسیدهاند که باید از محتواى نظام هر چه میتوانند کم کنند. این تهاجم فرهنگى که بنده چند سال قبل گفتم، این شبیخون فرهنگى که انسان در بخشهاى مختلف علائم آن را مشاهده میکرد و امروز هم انسان آن را در بخشهاى مختلفى مىبیند، به این نیت است؛ با این قصد است؛ انقلاب را از محتواى خود، از مضمون اسلامى و دینى خود، از روح انقلابى خود تهى کنند و جدا کنند. این، از همان نقاط حساسى است که هوشیارى مردم را میطلبد.
1) مواجبخوار، موقوفهخوار
بیانات در دیدار با جمعى از مردم آذربایجان شرقی 87/11/28
اینها میخواهند هیچ عنصر مقاومتى در این منطقه وجود نداشته باشد. اصل عنصر
مقاومت را جمهورى اسلامى میدانند. البته این را درست فهمیدهاند. اینجا
مرکز مقاومت است. اینجا جائى است که ما اگر هیچ اقدامى هم نکنیم، هیچ حرفى
هم نزنیم، خود وجود جمهورى اسلامى به ملتهاى منطقه الهام میدهد. یک
موجودیتى، یک هویتى که علىرغم همهى قدرتهاى استکبارى و به کورى چشم آنها
اینجور در این منطقه قد کشیده و روز به روز ریشهدارتر میشود؛ روز به روز
قویتر میشود. خود وجود این پیکرهى عظیم و پرشکوه، خار چشم استکبار است و
امیددهندهى به ملتها. بله، اینجا مرکز مقاومت است؛ در این شکى نیست.
دیگران هم از اینجا الهام گرفتند، منتها براى اینکه این مقاومت را در هم
بکوبند، حلقهى ضعیف را اول هدف قرار دادند؛ دولت مردمى منتخب حماس در
غزه. او را مظلوم گیر آوردند؛ او را دارند میکوبند. هر کس در دنیاى اسلام،
امروز قضیهى غزه را یک قضیهى منطقهاى و شخصى و محلى بداند، دچار همان
خواب خرگوشىاى است که پدر ملتها را تا حالا درآورده است. نه، این قضیهى
غزه، فقط قضیهى غزه نیست؛ قضیهى منطقه است. فعلاً آنجا نقطهى ضعیفتر
است، تهاجم را از آنجا شروع کردند و اگر موفق شدند، دست از سر منطقه بر
نمیدارند. دولتهاى کشورهاى مسلمانى که حول و حوش آن منطقه هستند و کمکى که
باید بکنند و میتوانند بکنند، نمیکنند، دارند اشتباه میکنند؛ اشتباه
میکنند. هر چه در این منطقه میخ اسرائیل بیشتر فرو برود، تسلط استکبار
بیشتر بشود، بدبختى این دولتها و ضعف و ذلت این دولتها بیشتر خواهد شد.
چرا ملتفت نیستند؟ و دولتها، ملتها را هم دنبال خودشان به ذلت میکشانند.
یک دولت ذلیل و مطیع و وابسته، یک ملت را مطیع و ذلیل و وابسته میکند. این
است که ملتها باید به خود بیایند.
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار جمعى از مردم قم به مناسبت قیام نوزدهم دى
19/10/1387