»» این بهاى گزافى در مقابل آن دستاورد نبود
یک عدهاى آدمهاى ظاهرنگر و سطحىبین - البته آدمهاى خوب، مردمان بدى
نبودند؛ ما اینها را میشناختیم - همان وقت میگفتند که ایشان این جوانها را
توى میدان آوردند و بهترین جوانهاى ما به کشتن داده میشوند؛ خونشان ریخته
میشود. خیال میکردند که امام نمیداند که جان این جوانها در خطر قرار
میگیرد. دلشان براى او میسوخت. این ناشى بود از اینکه محاسبه درست نمیشد.
خوب بله، در جنگ تحمیلى، ما این همه شهید دادیم، این همه جانباز دادیم،
این همه خانواده داغدار شدند. این، بهاى بزرگى است؛ اما در مقابل، چه؟ در
مقابل، استقلال کشور، پرچم اسلام، هویت ایران اسلامى را در مقابل آن طوفان
عظیم حفظ کردیم. آن طوفانى که درست کرده بودند، طوفان صدام نبود. صدام، آن
سرباز جلوِ جبههى دشمن بود. پشت سر صدام همهى دستگاه و دنیاى کفر و
استکبار قرار گرفته بودند. اگر فرض کنیم از اول هم وارد این توطئه نبودند،
در ادامه واضح و روشن بود؛ همه آمدند پشت سر صدام. آمریکا آمد، شوروىِ آن
روز آمد، ناتو آمد، کشورهاى مرتجع و وابستهى به استکبار آمدند؛ پول
دادند، اطلاعات دادند، نقشه دادند، تبلیغات کردند. این جبههى عظیم آمده
بود تا ایران بزرگ، ایران رشید و شجاع، ایران مؤمن را بکلى در هم بپیچد.
یک منطقهى دستنشاندهى براى استکبار را در درجهى اول، مغلوبِ عنصر پست
و کوچکى مثل صدام کند و در درجهى بعد هم در مشت و چنگال آمریکا نگه دارد.
مصیبتى را که در طول دویست سال بر سر کشور ما آوردند و این همه مشکل براى
این ملت درست کردند، این مصیبت را صد سال دیگر، دویست سال دیگر ادامه
بدهند. ملت ما ایستاد، امام بزرگوار ایستاد. البته جانهاى عزیزى را دادیم،
شهیدان بزرگى را دادیم، جوانهاى محبوبى را فدا کردیم؛ اما این بهاى گزافى
در مقابل آن دستاورد نبود.
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار جمعى از مردم قم به مناسبت قیام نوزدهم دى
19/10/1387
کلمات کلیدی :
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( جمعه 87/12/16 :: ساعت 6:36 صبح )
»» خواص احساس خطر نکردند
بسیارى از مسلمانانِ دوران اواخر شصت سالهى بعد از حادثهى هجرت - یعنى
پنجاه سالهى بعد از رحلت نبى مکرم - از حوادثى که میگذشت، تحلیل درستى
نداشتند. چون تحلیل نداشتند، عکسالعمل نداشتند. لذا میدان، باز بود جلوى
کسانى که هر کارى میخواستند، هر انحرافى که در مسیر امت اسلامى به وجود
مىآوردند، کسى جلودارشان نباشد؛ میکردند. کار به جائى رسید که یک فرد
فاسقِ فاجرِ بدنامِ رسوا - جوانى که هیچ یک از شرایط حاکمیت اسلامى و
خلافت پیغمبر در او وجود ندارد و نقطهى عکس مسیر پیغمبر در اعمال او ظاهر
است - بشود رهبر امت اسلامى و جانشین پیغمبر! ببینید چقدر این حادثه امروز
به نظر شما عجیب مىآید؟ آن روز این حادثه به نظر مردمى که در آن دوران
بودند، عجیب نیامد. خواص احساس خطر نکردند. بعضى هم که شاید احساس خطر
میکردند، منافع شخصىشان، عافیتشان، راحتشان، اجازه نداد که عکسالعملى
نشان بدهند. پیغمبر، اسلام را آورد تا مردم را به توحید، به پاکیزگى، به
عدالت، به سلامت اخلاق، به صلاح عمومى جامعهى بشرى سوق بدهد. امروز کسى
به جاى پیغمبر مىنشیند که سر تا پایش فساد است، سر تا پایش فسق است، به
اصل وجود خدا و وحدانیت خدا اعتقادى ندارد. با فاصلهى پنجاه سال بعد از
رحلت پیغمبر، یک چنین کسى مىآید سر کار! این به نظر شما امروز خیلى عجیب
مىآید؛ آن روز به نظر بسیارى از آن مردم، عجیب نیامد. عجب! یزید خلیفه شد
و مأمورین غلاظ و شداد را گذاشتند در اطراف دنیاى اسلام که از مردم بیعت
بگیرند. مردم هم دسته دسته رفتند بیعت کردند؛ علما بیعت کردند، زهّاد بیعت
کردند، نخبگان بیعت کردند، سیاستمداران بیعت کردند.
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار جمعى از مردم قم به مناسبت قیام نوزدهم دى
19/10/1387
کلمات کلیدی :
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( جمعه 87/12/16 :: ساعت 6:31 صبح )
»» ملتها را همیشه در خواب نگه داشته است
امروز هم درس همین است. شمّ انسانى و عمیق یک ملت باید حوادث را قبل از
وقوع آن احساس کند و بفهمد که چه اتفاقى دارد مىافتد، و عکسالعمل نشان
بدهد. در طول تاریخ اسلام وقتى نگاه میکنیم، نداشتن این درک و شمّ سیاسىِ
درست، ملتها را همیشه در خواب نگه داشته است و به دشمنان ملتها امکان داده
است که هر کارى که میخواهند، بر سر ملتها بیاورند و از عکسالعمل آنها در
امان و مصون بمانند.
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار جمعى از مردم قم به مناسبت قیام نوزدهم دى 19/10/1387
کلمات کلیدی :
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( جمعه 87/12/16 :: ساعت 6:29 صبح )
»» چراغ نورافشان راه انسانهاست
وقتى نام پیامبر اعظم را مىآوریم، کأنه شخصیت ابراهیم، شخصیت نوح، شخصیت موسى، شخصیت عیسى، شخصیت لقمان، شخصیت همهى بندگان صالح و برجسته و شخصیت امیر مؤمنان و ائمهى هدى (علیهمالسّلام) در این وجود مقدس، متبلور و مجسم است. پیامبر اعظم را مىتوان به درخشانترین ستاره در کائنات عالم وجود تشبیه کرد و از آن وجود بزرگ و مقدس با این عنوان تعبیر کرد. چرا مىگوییم ستارهى درخشان، نمىگوییم خورشید؟ چون خورشید یک جسم و جرم مشخص و معین است، نورانى است و با عظمت است؛ اما یک جرم و یک کرهى آسمانى است. لکن در این ستارههایى که شما مىبینید، ستارههایى هستند که یک کهکشانند و از این کهکشانى که ما در شبهاى تابستان در آسمان بالاى سر خودمان مىبینیم، هزاران برابر بزرگترند. کهکشان یعنى: آن مجموعهاى که هزاران منظومه و هزاران خورشید در آن هست. پیامبر اعظم یک وجود کهکشانوار است و در او هزاران نقطهى درخشندهى فضیلت وجود دارد. در پیامبر اعظم، علم همراه اخلاق هست؛ حکومت همراه حکمت هست؛ عبادت خدا همراه با خدمت به خلق هست؛ جهاد همراه با رحمت هست؛ عشق به خدا همراه با عشق به مخلوقات خدا هست؛ عزت همراه با فروتنى و خاکسارى هست؛ روزآمدى همراه با دوراندیشى هست؛ صداقت و راستى با مردم همراه با پیچیدگى سیاسى هست؛ غرقه بودن جان در یاد خدا همراه با پرداختن به صلح و سلامت جسم هست؛ در او دنیا و آخرت همراه است؛ هدفهاى والاى الهى با اهداف جذاب بشرى همراه است. او نمونهى کاملى است که خداوند در عالم وجود، موجودى کاملتر از او نیافریده است؛ او مبشر است، بشارتدهنده است؛ منذر است، بیمدهنده است؛ بر همهى بشریت و بر همهى تاریخ شاهد و ناظر است؛ فراخوانندهى همهى بشریت به سوى خداست و چراغ نورافشان راه انسانهاست. «انّا ارسلناک شاهدا و مبشّرا و نذیرا و داعیا الى اللَّه بأذنه و سراجا منیرا».
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در صحن جامع رضوى
1/1/1385
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( دوشنبه 87/12/5 :: ساعت 4:1 عصر )
»» از پیام توحید و عدل پیامبر ترسیدند و احساس خطر کردند
در طول این هزار و چهارصد سال هم مسئله همین است. اگر امروز مشاهده میشود که در ادبیات برخی از کشورهای غربی و در قلم و زبان سیاستزدگانی از اکناف دنیای غرب، نسبت به پیامبر اهانتی صورت میگیرد، مسئله همان مسئلهی جاهلیتِ دوران نخستین است. امروز هم آن کسانی که با پیغمبر درمیافتند و نام و یاد آن بزرگوار را مورد اهانت قرار میدهند، با پیام توحید او و با پیام عدل او و با پیام آزادگیای که او برای انسانها آورد دشمن و مخالفند. همهی کسانی که با ظلم، با فریب، با زورگویی، با تحقیر انسانها و با به بردگی کشاندن انسانها برای خود قدرت و ثروت فراهم کردهاند، با این پیام دشمنند؛ با پیام توحید مخالفند؛ پیام توحیدی که مردم را به عبودیت خدای واحد فرامیخواند؛ هرکس بندهی خدای واحد شد، بندهی خداوندان ثروت و مکنت و زور نخواهد شد. آن کسانی که زندگی خود را بر اساس تبعیض میان ملتها و آحاد بشر تنظیم کردهاند، پیام عدل پیامبر را نمیپسندند و با آن دشمنی میکنند؛ این دشمنیها آن روز هم نشانهی ضعف و ترس بود، امروز هم نشانهی ضعف و ترس است. آن کسانی که با پیامبر و با اسلام او مخالفت میکنند، کینهورزی میکنند، اهانت میکنند، از موضع ضعف به این رفتار ناشایست دست میزنند، نه از موضع قدرت؛ آن روز از پیام توحید و عدل پیامبر ترسیدند و احساس خطر کردند، امروز هم ـ که دل آحاد مردم در سراسر جهان تشنهی معنویت و متنفر از زورگویی زورمندان عالم است ـ از اسلام احساس خطر میکنند؛ اسلامی که پرچم عدل و مساوات در دست دارد، اسلامی که پرچم معنویت و عبودیت را در جهان برمیافرازد و بشر خسته شدهی از نظامهای مادی را به خود دعوت میکند. امروز هم مستکبران عالم و مزدوران آنها از ترسشان به پیغمبر اهانت میکنند؛ این نشانهی شکست آنهاست، نه نشانهی قوّت و قدرت آنها.
بیانات رهبر معظم انقلاب در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حرم مطهر رضوى
1/1/1387
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( دوشنبه 87/12/5 :: ساعت 3:59 عصر )
»» زندگى پیغمبر را میلى مترى باید مطالعه کرد
من یک وقت به بعضى دوستان گفتم زندگى پیغمبر را میلى مترى باید مطالعه کرد. هر لحظهى این زندگى یک حادثه است؛ یک درس است؛ یک جلوهى عظیم انسانى است؛ تمام این بیستوسه سال همینجور است. جوانهاى ما بروند تاریخ زندگى پیغمبر را از منابع محکم و مستند بخوانند و ببینند چه اتفاقى افتاده است. اگر شما مىبینید امتى به این عظمت به وجود آمد - که امروز هم بهترین حرفها، بهترین راهها، بزرگترین درسها، شفابخشترین داروها براى بشریت توى همین مجموعهى امت اسلامى است - این جور به وجود آمد، گسترش پیدا کرد و ریشهدار شد. والّا صرف اینکه حق با ما باشد، ما پیش نمیرویم؛ حق همراه با ایستادگى. امیرالمؤمنین - بارها من این جمله را از آن بزرگوار نقل کردم - در جنگ صفین فرمود: «لا یحمل هذا العلم الّا اهل البصر و الصّبر». این پرچم را کسانى میتوانند بلند کنند که اولاً بصیرت داشته باشند، بفهمند قضیه چیست، هدف چیست؛ ثانیاً صبر داشته باشند. صبر یعنى همین استقامت، ایستادگى، پابرجائى. این را ما باید از بعثت درس بگیریم.
دیدار مسئولان نظام به مناسبت مبعث حضرت رسول اعظم (ص) 87/5/9
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( دوشنبه 87/12/5 :: ساعت 3:52 عصر )