»» ضربه و خطرش براى کشور بسیار کلان و عظیم خواهد بود
چیزى که من بالخصوص بر روى آن امروز مناسب میدانم در کنار مطالبى که گفتم، تکیه کنم، مسئلهى تعقیب مفاسد اقتصادى است. مفاسد اقتصادى را صرفاً به عنوان یک کار خلاف نباید در کشور در نظر گرفت. این کار اگر چنانچه دنبال نشود، تعقیب نشود، ریشهیابى نشود، قواى مختلف کشور دست به دست هم ندهند براى خشک کردن ریشهى این کار، ضربه و خطرش براى کشور بسیار کلان و عظیم خواهد بود. مفاسد اقتصادى، مفاسد فرهنگى را هم با خود مىآورد، مفاسد اخلاقى را هم مىآورد. وجود و رواج مفاسد اقتصادى یکى از بزرگترین خطرهایش این است که عناصر خوب دستگاهها را متزلزل میکند، زیر پاى آنها را سست میکند. بسیارى از این موارد و قضایاى مفاسد اقتصادى که به طور مشخص گزارش شده و براى ما گفته شده است، به این ترتیب بوده است که آن مفسد اقتصادى براى پیشبرد کار خود لازم دانسته در داخل فلان دستگاه نفوذ کند و تعدادى از عناصرى را که در آنجا کار میکنند، با خودش همراه کند. خوب، آن عناصرى که آنجا کار میکنند، مردمان مؤمنى هستند؛ اما شیطانِ هوس، زیادهطلبى و پول را به جان اینها مىاندازد، همه هم طاقت نمىآورند، مجذوب میشوند، میلغزند؛ این یکى از بزرگترین خطرات مفاسد اقتصادى است.
دیدار مسئولان قضائى کشور 87/4/5
کلمات کلیدی :
نوشته های دیگران (بدون)
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( جمعه 87/7/19 :: ساعت 9:4 صبح )
»» باید با قاطعیت و قدرت با آن رو به رو شد
این نامهى ما، مطالبهى ما، مال سال 1380 است؛ تاریخش آن وقت است، اما همیشه تاریخِ روز دارد. امروز هم اگر واقعیت جامعه را بخواهید، همان مطالبه، همان حرفها، امروز از طرف ما نسبت به مسئولین قواى سه گانه وجود دارد، که باید انجام دهند. این را دست کم نباید گرفت. و بدتر از هر چیز این است که در داخل دستگاههاى مسئول، خداى نخواسته این عوامل مفسد بتوانند نفوذ کنند و آدمهائى را به رنگ خودشان در بیاورند یا همکار با خودشان کنند، که این از آن چیزهاى بسیار مهم و فاجعهآمیز است که باید با قاطعیت و قدرت با آن - از هر نوعش - رو به رو شد و با آن برخورد کرد.
دیدار مسئولان قضائى کشور 5/4/87
کلمات کلیدی :
نوشته های دیگران (بدون)
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( جمعه 87/7/19 :: ساعت 9:0 صبح )
»» بازى کردن با مسئلهى مداحى سزاوار نیست
استخدام هنر براى انتقال مفاهیم والا و باارزش که تا اعماق جان مخاطب نفوذ کند. این یک وسیله است، این یک ابزار بسیار باارزش است. ابزار است، اما آنقدر این ابزار وزن پیدا میکند که گاهى به قدر خودِ محتوا اهمیت پیدا میکند؛ چون اگر نباشد، محتوا قابل انتقال به دلها نیست. مداحىِ شما از این قبیل است. هر چه هنرمندانهتر باشد، از ابزار هنر، از صوت خوش، حنجرهى خوب برخوردار باشد، بهتر است و هر چه محتوا - آنچه که میخوانیم - آموزندهتر باشد، براى مخاطب قابل فهمتر باشد، درس آموزتر باشد، از جهت مدیریت فکرىِ مخاطبتان تازهتر و با طراوتتر باشد، ارزشش بیشتر است. البته با توجه به همان مطلبى که اول عرض کردیم، یعنى در چهارچوب تعالیم و معارف اهلبیت. لذا بازى کردن با مسئلهى مداحى سزاوار نیست. مداحى را به صورت یک کار صرفاً سطحى، شکلى، ظاهرى در آوردن، آن را عبارةٌاخراى تقلید از یک کار مبتذل غربى قرار دادن، هیچ جائز نیست. این را توجه بکنند، بخصوص جوانها که توى این صراط وارد میشوند. هیچ اشکالى ندارد که از شعرى با زبان مردم استفاه شود، لیکن با مضمون درست، با مضمون صحیح. اگر چنانچه مداح و خواننده ما و ستایشگر اهل بیت )علیهمالسّلام) از کسانى که خودشان غرق در حیرت و بدبختىاند - وادى هنرى غرب، بخصوص هنر موسیقىشان که به ابتذال کشانده شده - و در وادى حیرت و سردرگمى شیطانى و نه حیرت رحمانى هستند، این کار شریف و پاکیزه و مقدس را الگوگیرى کرد، این کار ناسزاوار است؛ کار ناشایستى است.
دیدار جمعى از مداحان و ستایشگران اهلبیت (علیهمالسّلام) 4/4/1387
کلمات کلیدی :
نوشته های دیگران (بدون)
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( جمعه 87/7/19 :: ساعت 8:59 صبح )
»» راه زندگى را براى مخاطب شما روشن میکند
محتواها را محتوائى قرار بدهید که مخاطب شما استفاده کند؛ یا یک منقبت قابل فهمى، یا یک فضیلت برانگیزانندهاى از اهلبیت (علیهمالسّلام) باشد که اعتقاد و ایمان انسان را محکم کند. شما ببینید مداحان اهلبیت (علیهمالسّلام) در دوران حیات معصومین (علیهمالسّلام) بر روى چه چیزهائى تکیه میکردند. شعر دعبل، شعر کمیت، شعر فرزدق - این شعرهائى که ائمه (علیهمالسّلام) اینها را تشویق کردند - بر روى چه چیزهائى تکیه میکردند. شما نگاه کنید ببینید محتواى این اشعار یا عبارت است از اثبات حقانیت اهلبیت با دلیل، با استدلال - استدلالى که در کسوت زیبا و لطیف شعر خودش را نشان میدهد. شعر دعبل را نگاه کنید - یا بیان فضائل اهلبیت (علیهمالسّلام)؛ همینى که امروز در شعر این خوانندگان عزیز ما هم چند بار تکرار شد. اشارهى به ماجراى هل اتى، اشارهى به ماجراى مباهله، اشارهى به تعبیرات پیامبر مکرم نسبت به فاطمهى زهرا (سلام اللَّه علیها)، یا بیان درسهائى که از زندگى آن بزرگواران میشود گرفت که نمونهى شیرینِ کاملِ نزدیک به زمانِ خودمان، شعرهائى است که در دورهى انقلاب - دورهى اوج نهضت در سال 56 و 57 - در محرم، دستهجات سینهزنى، به ابتکار خودِ مداحان، خودِ مرثیهسرایان، خود را نشان داد. دستهى سینهزنى توى بازار، توى خیابان سینه میزد، نوحه میخواند، لیکن هر کسى مىشنید، میفهمید که امروز باید چه کار کند؛ امروز باید در کدام جهت حرکت کند.
وقتى شما این هنر را - هنر صوت و لحن و آهنگ و شعر را که کار شما مجموعهاى از چندین هنر است - در خدمت این معانى قرار دهید که یا اثبات حقانیت اهلبیت را میکند، یا فضائل و مناقب اهلبیت را میگوید که دل شنونده را روشن میکند، یا معارف اهلبیت را تفهیم میکند و راه زندگى را براى مخاطب شما روشن میکند، آنوقت این بالاترین ارزش را پیدا میکند؛ آن وقت یک برنامهى مداحى شما به قدر چند ساعت سخنرانى و درس استدلالى ارزش پیدا میکند.
دیدار جمعى از مداحان و ستایشگران اهلبیت (علیهمالسّلام) 4/4/1387
کلمات کلیدی :
نوشته های دیگران (بدون)
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( جمعه 87/7/19 :: ساعت 8:57 صبح )
»» استکبار جهانى و دشمنان ملت ایران، با این دشمنند
یکى از عللِ دشمنىِ استکبار و توطئههاى جهانى با ملت ایران در قضیهى انرژى هستهاى و قضایاى مشابه همین است. شما مىبینید در همان حالى که آمریکائیها پیشقراولند و بعضى از اروپائیها هم دنبالهروِ آمریکا در ضدیتِ با دستیابىِ ملت ایران به انرژى هستهاى و تلاش میکنند و تهدید میکنند و الفاظ درشت به کار میبرند، میروند با کشورهاى دیگرى که از لحاظ علمى و صنعتى بمراتب عقبماندهتر هستند و بسیار با ملت ایران فاصله دارند، قرارداد انرژى هستهاى میبندند! معناى این حرف چیست؟ معنایش این است که اگر انرژى هستهاى موجب وابستگى بیشتر یک ملت به خودشان شود، آن را براى آن ملت مجاز میدانند. آنها با آن انرژى هستهاى مخالفند که یک ملت با ابتکار خود، به دست خود، بدون نیاز به آنها، با استقلال کامل به دست آورده است. جوانان عزیز ما، ملت بزرگ ما، این امتیاز را پیدا کردهاند که به این رتبهى علمى و صنعتى پیشرفته با اتکاء به نیروى خود رسیدند؛ وابستگى ایجاد نکردند، بلکه این ضدِ وابستگى است. همین انرژى هستهاى براى دیگر ملتها که دولتهاى مستکبر به آنها میدهند، موجب وابستگى است؛ اما براى ملت ایران که خود از درون میجوشد، ابتکار میکند، نوآورى میکند، خودش خلاقیت و تولید میکند، موجب قطعِ وابستگى است. استکبار جهانى و دشمنان ملت ایران، با این دشمنند.
مراسم نوزدهمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى (ره) 14/3/1387
کلمات کلیدی :
نوشته های دیگران (بدون)
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( جمعه 87/7/19 :: ساعت 8:56 صبح )
»» این وضع زورگویان عالم است
امروز شما نگاه کنید به رفتار زمامداران آمریکا - رئیس جمهور و تیم دور و ورش - ببینید چه جورى حرف میزنند. حرف زدنِ آنها مثل حرف زدن آدمهاى روانى است؛ گاهى تهدید میکنند، گاهى دستور ترور میدهند، گاهى تهمت میزنند، گاهى از روى استیصال درخواست کمک میکنند، گاهى ثبات و امنیت یک ملت را آماج خودشان قرار میدهند؛ مثل دیوانهها به این طرف و آن طرف میزنند. رفتار آنها، رفتار سیاستمداران منطقى و عاقل و باتدبیر نیست. البته بخش مهمى از این، انعکاس ناکامیهاى آمریکا در مناطق مختلف است: ناکامى در افغانستان، ناکامى در عراق؛ اینها با وعدهى دموکراسى و آزادى و حقوق بشر وارد افغانستان و عراق شدند. امروز بعد از گذشت چند سال، وضعیت این دو کشور جورى است که هیچ ملتى آرزو نمیکند چنین وضعیتى داشته باشد؛ ناامنى، عقبافتادگى، فقر، تسلط روزافزون قدرتهاى استکبارى، پنجه انداختن به منافع ملىِ آن کشورها و نادیده گرفتنِ حقوق آن ملتها و البته پشت سرش ناکامىِ کامل در تأمین مقاصدى که اعلام کرده بودند یا مقاصدى که در دل داشتند و اعلام نکرده بودند. این ناکامیها در رفتار سیاستمداران آمریکا منعکس است؛ در اختلافاتشان، در بگومگوهایشان، در تصمیمگیریهایشان. این وضع زورگویان عالم است. خوب، در مقابل این زورگوئى چه باید کرد؟ توصیهى امام، ایستادگى است. امروز خوشبختانه، مجموعههاى گوناگون سیاسىِ کشور ما از وفادارى به خط امام دم میزنند؛ این یک پدیدهى مبارکى است. در برخى از دورههاى گذشته اینجور نبود. بعضى از جریانهاى سیاسى از رویگردانى از خط امام صریحاً سخن میگفتند! امروز خوشبختانه مجموعههاى سیاسى در کشور ما، همه از گرایش به افکار امام و خط امام حرف میزنند. خیلى خوب، یکى از برجستهترین نقاط خط امام که در وصیتنامه و در همهى بیانات امام منعکس است، لزوم ایستادگى قاطع در مقابل طمعورزان و مستکبران است.
مراسم نوزدهمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینى (ره) 14/3/1387
کلمات کلیدی :
نوشته های دیگران (بدون)
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( جمعه 87/7/19 :: ساعت 8:53 صبح )
»» بعضى خیال میکنند هنر مساوى است با لاابالیگرى و بىدینى
بعضى خیال میکنند هنر مساوى است با لاابالیگرى و بىدینى و بىبندوبارى؛ این غلط است. هنر از جلوههاى زیباى خلقت الهى است در انسان. آنچه در هنر ایراد دارد و اهل بصیرت همیشه ایراد گرفتهاند، جهت غلط هنر بوده است. هنر را کشاندن به جهت اغواى انسان و بىبندوبارى انسان، این بد است؛ والّا هنر اگر با روح دین، با جهتگیرى دین باشد، از برجستهترین پدیدههاى وجود انسانى است. امروز هم بحمداللَّه همینجور است. امروز شاعر ما، نقاش ما، انواع و اقسام رشتههاى هنرى ما، انسان وقتى نگاه میکند، مىبیند غالباً با روح دین و تدین کارشان همراه است. چه اشکالى دارد؟ ما اگر چنانچه مرکز تربیت هنرى و تقویت هنرى در اینجا داشته باشیم، با حفظ این جهتگیرى درست، این خیلى خوب است؛ این هیچ ایرادى ندارد. از این استعداد عظیم در این جهت استفاده شود، خیلى خوب است.
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولان اجرائى استان فارس
87/2/18
نوشته های دیگران (بدون)
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( جمعه 87/3/17 :: ساعت 7:31 عصر )
»» این براى یک ملت افتخار است
من همینجا اشاره بکنم به این بناهاى باستانىِ مربوط به قبل از اسلام؛ تخت جمشید و بقیهى چیزهائى که در این استان هست. انسان از دو نظر ممکن است به این مراکز باستانى نگاه کند؛ اینها را باید از هم تفکیک کرد. یک نگاه این است که اینها متعلق به جباران تاریخ بوده. هر کدامى که نگاه میکنیم، به یک نحوى به یکى از جباران تاریخ و طاغوتهاى بشرى ارتباط پیدا میکند. بله، از این جهت نگاه منفى به اینها هست. غالب متدینین و انسانهائى که نفرت طبیعى از استبداد و از جباریت دارند، با این دید وقتى به این بناهاى باستانى نگاه میکنند، طبعاً براى آنها جاذبهاى ندارد. لیکن یک جنبهى دیگر هم وجود دارد و آن این است که این بناها محصول سرپنجهى هنرمند ایرانى است؛ محصول فکر راقى و روشنبین ایرانى است در سالها و قرنها پیش از این؛ این جنبهى مثبت قضیه است. همهى بناهائى که از لحاظ تاریخى - چه در اینجا، چه در اصفهان، چه در بقیهى نقاط کشور - وجود دارد، از این قبیل است. درست است که جباران استفاده کردند، اما خالق و آفرینندهى این مجموعهها کیست؟ ذهن ایرانى است، سرانگشت هنرمند ایرانى است، روحیهى بلندنظر ایرانى است، ابتکار و ذوق ایرانى است؛ این براى یک ملت افتخار است. با این دید وقتى نگاه بکنیم، مىبینیم اینها مثبت است؛ چه تخت جمشید، چه بقیهى مناطق دیگر. اینها را نشان بدهید.
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولان اجرائى استان فارس
87/2/18
نوشته های دیگران (بدون)
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( جمعه 87/3/17 :: ساعت 7:30 عصر )
»» اصلاً قابل مقایسه نیست
من البته به شما عرض بکنم؛ اعتقاد راسخ و جازم و علمى دارم که آنچه ایرانى بعد از آمدن اسلام کرده، اصلاً قابل مقایسه نیست با آنچه در طول تاریخ گذشتهى خودش داشته. ایران در دوران اسلامى، در قرن سوم و چهارم و پنجم هجرى، در قلهى دانش و تمدن و سیاست و اقتصاد جهانى قرار داشته. هیچ جاى دنیا - از شرق و غرب، از آسیا و اروپا - در این حد نبودند؛ این به برکت اسلام بوده. ایران قبل از آن هرگز چنین اوجى را نداشته. در دوران سلسلههاى گوناگون ایرانى - از آل بویه بگیرید تا غزنویان و سلجوقیان و بقیه، تا دورهى صفویه - این بخش از تاریخ ایران قابل مقایسه نیست؛ اما آن بخش دیگر تاریخ ایران هم، تاریخ ماست؛ آن هم ایران است؛ حالا یک حاکم طاغوتى در رأسش بوده، سنتهاى غلط و آئینهاى باطلى در آنها وجود داشته؛ آن به جاى خود، امر دیگرى است؛ اما هنر ایرانى است. به هر حال روى مسئلهى گردشگرى حتماً بایستى کار شود؛ هم در زمینهى مزارات اسلامى که بهترینش را شما در اینجا دارید، هم به وسیلهى مفاخر ادبى و هنرى ما که شما عالىترینش - یعنى حافظ و سعدى - را اینجا دارید، هم در زمینهى آنچه که در گذشتهى تاریخ وجود داشته است.
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مسئولان اجرائى استان فارس
87/2/18
نوشته های دیگران (بدون)
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( جمعه 87/3/17 :: ساعت 7:29 عصر )
»» این طبیعىترین کارى بود که در این کشور ممکن بود انجام بگیرد
شما ببینید آن روزى که راهآهن به این کشور آمد، آنچه که در وهلهى اول به ذهن هر کسى میرسید، این بود که مرکز کشور را از راه این استانهاى مرکزى - یعنى اصفهان و فارس - به خلیج فارس متصل کنند؛ این طبیعىترین کارى بود که در این کشور ممکن بود انجام بگیرد. اینها این کار را نکردند. آن نویسندهى سیاسى انگلیسى که خودش سیاستمدار است - وابستهى به همان دستگاه استعمارى خائنِ به منافع این کشور - در کتابى که نوشته - که ترجمه شده به فارسى - به نام «ایران و قضیهى ایران»، اعتراف میکند که راهآهن ایران باید از تهران مىآمد، از مرکز کشور - از استان اصفهان، از استان فارس - عبور میکرد، میرفت تا میرسید به خلیج فارس؛ اما این کار انجام نگرفت. راهآهن ایران را در دوران طاغوت، در دوران رضاخان، با محاسبهى منافع قدرتهائى که دشمنان بزرگ این کشور محسوب میشدند - یعنى انگلیس و روسِ آن روز - کشیدند، اسمش را هم گذاشتند راهآهن سراسرى! دروغ محض؛ کدام سراسرى؟ براى اینکه جبههى آن روزِ متفقِ جنگ - یعنى انگلیس و روس - بتوانند در دو طرف کشور ما سلاح و مهمات منتقل کنند، از نفت کشور بتوانند استفاده کنند، آمدند از بخشى از خلیج فارس، آن هم با یک فاصلهاى، راهآهنى کشیدند به تهران؛ از آنجا هم به بخشى از دریاى خزر، براى اینکه قشون روس و قشون انگلیس بتوانند به همدیگر متصل شوند و سلاح و تجهیزات و امکانات منتقل کنند و نفت ایران را بردارند ببرند هرجائى که میخواهند، مصرف کنند. یعنى سیاست حاکم بر یک عمل عمرانى در کشور که عبارت است از ساخت خط آهن اینقدر تحت تأثیر سیاستهاى استعمارى و نفوذ بیگانگان در کشور انجام میگرفت. آن وقت نتیجه این میشود که شیراز در قلب کشور راهآهن ندارد. البته به فضل الهى، به توفیق الهى، اولاً در این سالهاى دوران انقلاب از لحاظ راههاى مواصلاتى در این استان کارهاى خوبى انجام گرفته؛ ثانیاً همین خط آهن و همین راههاى متصلکنندهى این منطقه به مناطق آب و مناطق دیگر کشور، به لطف الهى، به حول و قوهى الهى، به دست جمهورى اسلامى انجام خواهد گرفت؛ این کار خواهد شد.
بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار مردم شهرستان کازرون
87/2/16
نوشته های دیگران (بدون)
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( جمعه 87/3/17 :: ساعت 7:28 عصر )