»» بدون تردید راه براى دستاندازى به حقوق ملى براى دشمن باز خواهد ش
نظام اسلامى، نظام اسلامى است در ظاهر و باطن؛ نه فقط نظام اسلامى در ظاهر. صرف اینکه حالا یک شرائطى در قانون اساسى براى رئیس جمهور و براى رهبر و براى رئیس قوهى قضائیه و براى شوراى نگهبان و براى که و که معین شده؛ و چه و چه، اینها کافى نیست؛ اگرچه اینها لازم است. انحراف در هدفها، در آرمان ها، در جهتگیرىها را باید مراقبت کرد که پیش نیاید. و این چیزى است که ما در طول این سالهاى طولانى - بخصوص بعد از جنگ و بعد از رحلت امام - درگیرش بودیم؛ جزو درگیرىهاى اساسى در این دو دههى گذشته، یکى همین بوده. تلاشهاى زیادى شده است براى اینکه جمهورى اسلامى را از روح و معناى خودش خارج کنند. تلاشهاى زیادى کردهاند؛ به شکلهاى مختلف؛ چه در زمینههاى سیاسى، چه در زمینههاى اخلاقى، چه در زمینههاى اجتماعى؛ از اظهاراتى که شده و حرفهائى که زده شده. ما یک دورهاى را هم مشاهده کردیم که در مطبوعات ما رسماً، علناً، جدائى و تفکیک دین از سیاست را اعلان کردند! اصلاً مسئلهى یکى بودن دین و سیاست را که اساس جمهورى اسلامى و اساس حرکت عمومى مردم بود، زیر سؤال بردند. از این بالاتر؟! در دورانى، در مطبوعات ما دیده شد که صریحاً، علناً، از رژیم ظالم، جبار و سفاک پهلوى دفاع شد! براى اینکه چنین حالتى پیش نیاید و براى برخورد با این انحراف، میشود با برجسته کردن مرزهاى اعتقادى و فکرى و سیاسى، جلوى این انحراف را گرفت. شاخصهاى هویت اسلامى بایستى معلوم باشد: شاخص عدالتطلبى، شاخص سادهزیستى مسئولان، شاخص کار و تلاش مخلصانه، شاخص طلب و پویائى علمى بىوقفه، شاخص ایستادگى قاطع در مقابل طمعورزى و سلطهى بیگانگان، شاخص دفاع از حقوق ملى. از حقوق ملت، دفاعِ شجاعانه کردن یک شاخص است؛ مثل همین حق هستهاى؛ مسئلهى هستهاى. این یکى از دهها نیاز کشور ماست؛ تنها مسئلهى ما نیست؛ اما وقتى دشمن روى این نقطه متمرکز شد، ملت هم ایستادگى کرد. در این نقطهاى که دشمن روى او تمرکز پیدا کرده است، اگر ملت عقبنشینى کند، اگر مسئولین عقبنشینى کنند و از این حق قطعى و روشن صرفنظر کنند، بدون تردید راه براى دستاندازى به حقوق ملى براى دشمن باز خواهد شد.
دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت 24/9/87
کلمات کلیدی :
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( یکشنبه 87/11/6 :: ساعت 3:30 عصر )
»» علت دشمنى عمیق و آشتىناپذیر استکبار
علت دشمنى عمیق و آشتىناپذیر استکبار و در رأس آنها آمریکا و شبکهى صهیونیستى دنیا با جمهورى اسلامى، این حرفهائى که گاهى گوشه و کنار گفته میشود - چه چیزهائى که آنها شعارش را میدهند، چه تصوراتى که بعضى در داخل میکنند - نیست. مسئله این است که جمهورى اسلامى یک «نفى» با خود دارد، یک «اثبات».
نفى استثمار، نفى سلطهپذیرى، نفى تحقیر ملت به وسیلهى قدرتهاى سیاسى دنیا، نفى وابستگى سیاسى، نفى نفوذ و دخالت قدرتهاى مسلط دنیا در کشور، نفى سکولاریسم اخلاقى؛ اباحیگرى؛ اینها را جمهورى اسلامى قاطع نفى میکند.
یک چیزهائى را هم اثبات میکند: اثبات هویت ملى، هویت ایرانى، اثبات ارزشهاى اسلامى، دفاع از مظلومان جهان، تلاش براى دست پیدا کردن بر قلههاى دانش؛ نه فقط دنبالهروى در مسئلهى دانش، و فتح قلههاى دانش؛ اینها جزو چیزهائى است که جمهورى اسلامى بر آنها پافشارى میکند.
دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت 24/9/87
کلمات کلیدی :
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( شنبه 87/11/5 :: ساعت 8:51 صبح )
»» مگر میشود با سلطنت درافتاد؟!
لذا وقتى نهضت اسلامى در ایران شروع شد و امام هدف از این نهضت را ریشهکن کردنِ حکومت استبدادى و حکومت سلطه و قطع نفوذ بیگانگان اعلام کرد، خیلى از مبارزین قدیمى و افرادى که دستشان تو کار مبارزه بود، زیاد باورشان نمىآمد؛ نمیتوانستند درست تصور کنند که چطور ممکن است چنین چیزى! سلطنت را در این کشور انسان از بین ببرد؟! من یادم است در همان سالهاى آخر مبارزه - که امام بحثهاى اساسى مربوط به حکومت را کرده بودند و این بحثها در بین مردم پخش شده بود و ایشان اعلام کرده بودند که شاه خائن است و شاه باید برود - بعضى از عناصر مبارز، فعال و خوب - که بعد هم در انقلاب فعالیتهاى زیادى داشتند - حتّى آنها، میگفتند: مگر ممکن است؟! چطور امام مسئلهى سلطنت را مطرح میکند؟ مگر میشود با سلطنت درافتاد؟! باورشان نمىآمد. علت این بود که دوران طولانى اختناق و استبداد در این کشور همراه شده بود با نفوذ بیگانه، سلطهى بیگانه و حمایت بیگانگان از نظام سلطنت. ولى این اتفاق افتاد.
دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت 24/9/87
کلمات کلیدی :
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( شنبه 87/11/5 :: ساعت 8:51 صبح )
»» ضد استکبارى، ضد سلطه، ضد دیکتاتورى و طرفدار عدالت است
این جنبش دانشجوئى در کشور ما در تاریخِ ثبت شده و شناخته شدهى خود، همیشه ضد استکبار، ضد سلطه، ضد استبداد، ضد اختناق و بشدت عدالتخواه بوده است. این ممیزات جنبش دانشجوئى ما از روز اول است تا امروز. اگر کسى مدعى جنبش دانشجوئى باشد، اما این ممیزات را نداشته باشد، صادق نیست. دست جنبش دانشجوئى نمیتواند در دست کسانى باشد که در فلسطین قتل عام میکنند، در عراق جنایت میکنند، در افغانستان مردم را از دم تیغ میگذرانند؛ این جنبش دانشجوئى نیست. جنبش دانشجوئى خصلت و خاصیتش در کشور ما لااقل اینجور است - شاید در خیلى از کشورهاى دیگر هم باشد - که ضد استکبارى، ضد سلطه، ضد دیکتاتورى و طرفدار عدالت است. شروع این حرکت یا مقطع شناخته شدهى این حرکت، همین 16 آذر است.
جالب است توجه کنید که 16 آذر در سال 32 که در آن سه نفر دانشجو به خاک و خون غلتیدند، تقریباً چهار ماه بعد از 28 مرداد اتفاق افتاده؛ یعنى بعد از کودتاى 28 مرداد و آن اختناق عجیب - سرکوب عجیب همهى نیروها و سکوت همه - ناگهان به وسیلهى دانشجویان در دانشگاه تهران یک انفجار در فضا و در محیط به وجود مىآید. چرا؟ چون نیکسون که آن وقت معاون رئیس جمهور آمریکا بود، آمد ایران. به عنوان اعتراض به آمریکا، به عنوان اعتراض به نیکسون که عامل کودتاى 28 مرداد بودند، این دانشجوها در محیط دانشگاه اعتصاب و تظاهرات میکنند، که البته با سرکوب مواجه میشوند و سه نفرشان هم کشته میشوند. حالا 16 آذر در همهى سالها، با این مختصات باید شناخته شود. 16 آذر مال دانشجوى ضد نیکسون است، دانشجوى ضد آمریکاست، دانشجوى ضد سلطه است.
دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت 24/9/87
کلمات کلیدی :
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( شنبه 87/11/5 :: ساعت 8:50 صبح )
»» خاصیت حزب این است
تشکلهاى دانشجوئى نقشآفرینند؛ بدون تردید. منتها باید توجه داشت که تشکل دانشجوئى، حزب به این اصطلاحى که امروز در دنیا هست و احزاب با آن اصطلاح شناخته میشوند، نیست و با آن فرق دارد؛ تشکل دانشجوئى با حزب فرق دارد. احزاب و سازمانهاى سیاسى در وضع رائج و متعارف عالم، تشکیلاتى هستند که براى رسیدن به قدرت به وجود آمدهاند. احزاب در دنیا اینجورند. یعنى مجموعههائى تشکیل می شوند براى اینکه قدرت سیاسى را در جامعه در دست بگیرند. این خاصیت حزب این است. تشکلهاى دانشجوئى مطلقاً براى این به وجود نمىآیند و نمیخواهند قدرت را در دست بگیرند. تشکلهاى دانشجوئى براى رسیدن آرمانها به وجود مىآیند که فراتر از مسئلهى به قدرت سیاسى رسیدن و حکومت را به دست گرفتن، است. این - قدرت سیاسى - برایشان مطرح نیست. البته احزاب بدشان نمىآید که از این مجموعههاى دانشجوئى براى رسیدن به قدرت استفاده کنند. به نظر ما این، روا نیست و خودِ دانشجوها باید به این توجه داشته باشند. احزاب میخواهند چیزى به دست بیاورند، قدرت را کسب کنند. دانشجوها غالباً با فعالیتهاى دانشجوئى، جان خودشان، توان خودشان، نشاط خودشان را مایه میگذارند و چیزى تقدیم میکنند؛ آن جائى که لازم بشود، جان را تقدیم میکنند؛ کما اینکه دیدید.
دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت 24/9/87
کلمات کلیدی :
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( شنبه 87/11/5 :: ساعت 8:50 صبح )
»» این را میدانیم، این را میفهمیم و از او رنج میبریم
ما باید این سرعت و این شتابى را که در حرکت علمى ما وجود دارد، سالها ادامه بدهیم؛ هیچ جایز نیست که ما اندکى توقف کنیم؛ زیرا عقبماندگى ما از دنیاى پیشرفتهى از لحاظ علمى، عقبماندگى زیاد و قابل توجهى است؛ این را میدانیم، این را میفهمیم و از او رنج میبریم. علت هم این است که ملت ما یک ملت داراى هوشِ زیر متوسط نیست که بگوید حالا حقم است. ملت ما ملتى است که داراى هوش بالاى متوسط جهانى است؛ این حرفى است که ثابت شده؛ همه میگویند. خیلىها ذکر میکنند، میگویند، آثارش هم مشاهده میشود. سابقهى علمى ما و تاریخ علمى ما هم همین را تأیید میکند. این ملت، آن هم در این نقطهى حساس از کرهى زمین، از لحاظ علمى دچار این عقبماندگى و فقرى که بر او تحمیل کردهاند باشد، غیر قابل تحمل است. ما خدا را شکر میکنیم که چشم ما را به این عقبافتادگى باز کرد؛ به ما تفهیم شد که ما دچار این فقر هستیم و خدا را شکر میکنیم که این همت، این شوق، این امید در مجموعهى ما به وجود آمد که میتوانیم این عقبماندگى را برطرف کنیم. بنابراین، این شتابى که وجود دارد، این جهشى که وجود دارد، باید سالها ادامه پیدا کند.
عرض کردیم که کشور باید به عزت علمى برسد. هدف هم باید مرجعیت علمى باشد در دنیا؛ همین طور که بارها عرض کردهایم. یعنى همین طور که شما امروز ناچارید براى علم و دستیابى به محصولات علمى به دانشمندانى، به کتابهایى مراجعه کنید که مربوط به کشورهاى دیگرند، باید به آنجا برسیم که جویندهى دانش، طالب علم، مجبور باشد بیاید سراغ شما، سراغ کتاب شما؛ مجبور باشد زبان شما را یاد بگیرد تا بتواند از دانش شما استفاده کند. هدف باید این باشد. این یک آرزوى خام هم نیست. این چیزى است که عملى است. اینجایى هم که ما امروز از لحاظ علمى و فناورى قرار داریم، این هم یک روزى جزو آرزوهاى خام به حساب مىآمد.
دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت 24/9/87
کلمات کلیدی :
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( شنبه 87/11/5 :: ساعت 8:49 صبح )
»» هر کار کردیم براى نماز صبح، توقف نکرد
امروز در کشور ما این جهات قابل مقایسهى با قبل از انقلاب نیست. شماها اغلب قبل از انقلاب را یادتان نیست. عجیب بود! هم اینجا، هم بعضى جاهاى دیگر. ما عراق رفته بودیم، یک سفر عتبات مشرف شدیم، هر کار کردیم براى نماز صبح، توقف نکرد؛ یعنى اصلاً نمیشد؛ جورى تنظیم کرده بودند که نمیشد. و بنده مجبور شدم از اواخر قطار - که نزدیک ایستگاه یا اوائل ایستگاه بود - خودم را از پنجره بیندازم بیرون، که بتوانم نماز بخوانم؛ چون در داخل قطار کثیف بود و نمیشد نماز خواند. به هر حال، این چیزها هیچ رعایت نمیشد. حالا خیلى تفاوت کرده؛ منتها بیش از اینها انتظار هست. اهمیت نماز باید معلوم باشد.
دیدار شرکت کنندگان در هفدهمین اجلاس نماز 29/8/1387
کلمات کلیدی :
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( پنج شنبه 87/11/3 :: ساعت 9:27 صبح )
»» این حالات بیشتر مال جوانهاست
در جامعهى جوان کشور بیش از دیگران باید به نماز اهمیت داد. جوان با نماز دلش روشن میشود، امید پیدا میکند، شادابى روحى پیدا میکند، بهجت پیدا میکند. این حالات بیشتر مال جوانهاست، بیشتر مال موسم جوانى است؛ میتواند لذت ببرد. و اگر خدا به من و شما توفیق بدهد، نمازى بخوانیم که با توجه باشد، خواهیم دید که انسان در هنگام توجه به نماز از نماز سیر نمیشود. انسان وقتى به نماز توجه پیدا کند، آنچنان لذتى پیدا میکند که در هیچ یک از لذائذ مادى این لذت وجود ندارد. این در اثر توجه است. بىتوجهى به نماز، کسالت در حال نماز، از خصوصیات منافقین است - نه اینکه حالا هر کسى در حال نماز کسالت داشت، منافق است؛ نه - خدا منافقین را در قرآن معرفى میکند و میگوید اینها را از این بشناس. در زمان پیغمبر منافقینى بودند که براى خاطر این و آن نماز میخواندند و در دل به نماز اعتقادى نداشتند. «و اذا قاموا الى الصّلوة قاموا کسالى یرائون النّاس».(5) بله، وقتى کسى طرف خطاب ندارد، با خدا حرف نمیزند، خسته میشود و برایش یک کار طولانى به نظر مىآید. چهار رکعت نماز که چهار دقیقه، پنج دقیقه طول میکشد، براى او یک زمان طولانى به نظر مىآید؛ در حالى که چهار دقیقه مگر چقدر است؟ انسان اگر در این حالت با خدا طرف خطاب بشود، آن وقت خواهد دید که مثل برق گذشت؛ دریغ میخورد، افسوس میخورد و دلش میخواهد طولانىتر بشود.
دیدار شرکت کنندگان در هفدهمین اجلاس نماز 29/8/1387
کلمات کلیدی :
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( پنج شنبه 87/11/3 :: ساعت 9:27 صبح )
»» این نفسانیات براى انسانها خطرناکتر شدهاند.
هر انسانى در درون خود یک نفس سرکش دارد، یک پیل مست که اگر مراقبش بودید، با چکش مرتب بر سر او کوبیدید، او شما را به هلاکت نخواهد انداخت؛ رفتار او کنترل خواهد شد و همین نفس انسانى مایهى پیشرفت شما خواهد شد. نفس، مجموعهى غرائز انسانى است که اگر این غرائز درست کنترل شوند، در راه صحیح به کار گرفته شوند، درست اعمال شوند، انسان را به اوج کمال خواهند رساند. اشکال این است که مستى میکنند. بایستى یک کنترل کنندهاى وجود داشته باشد. اگر ظلم در دنیا هست، ناشى از بدمستى غرائز و نفسانیات یک یا چند نفر یا یک مجموعه است؛ اگر فحشاء در دنیا هست، همین جور؛ اگر اهانت به انسان و پامال کردن کرامت انسان در دنیا وجود دارد، همین جور؛ اگر فقر در دنیا هست، بخش عظیمى از جامعهى بشرى دچار محرومیت از نعم الهى بر روى زمینند، به خاطر همین است. نفسانیاتِ مجموعهى ستمگر، ظلم را به وجود مىآورد. مجموعهى مستکبر، استضعاف را به وجود مىآورد. مجموعهى تمامتخواه و فزونىطلب و بىرحم، فقر را به وجود مىآورد، گرسنگى را به وجود مىآورد. این نفسانیات است که این همه مفاسد در عالم از اولِ تاریخ تا امروز وجود داشته و هرچه انسان در به کارگیرىِ توانائىهاى گوناگونى که خدا در او به ودیعت گذاشته، جلوتر رفته، این کمتر نشده، بیشتر شده؛ «چو دزدى با چراغ آید گزیدهتر برد کالا».(2) آن ظالمى که بمب اتم دارد، فرق میکند با آن ظالمى که فقط با شمشیر میجنگد. این نفسانیات براى انسانها خطرناکتر شدهاند.
دیدار شرکت کنندگان در هفدهمین اجلاس نماز 29/8/1387
کلمات کلیدی :
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( پنج شنبه 87/11/3 :: ساعت 9:26 صبح )
»» در حال نماز دلمان را ببریم به پیشگاه پروردگار
یک وقت انسان نماز میخواند، مثل بقیهى عادات روزانه؛ مسواک میزنیم - فرض بفرمائید - ورزش میکنیم، همین جور نماز هم میخوانیم در وقت. یک وقت نه، انسان نماز میخواند، با این احساس که میخواهد حضور در محضر پروردگار پیدا کند. این یک جور دیگر است. ما همیشه در محضر پروردگاریم؛ خواب باشیم، بیدار باشیم، غافل باشیم، ذاکر باشیم. لیکن یک وقت هست که شما وضو میگیرید، تطهیر میکنید، خودتان را آماده میکنید، با طهارت جسم، با طهارت لباس، با طهارت معنوىِ ناشى از وضو و غسل میروید خدمت پروردگار عالم. ما در نماز باید یک چنین احساسى داشته باشیم. رفتیم خدمت پروردگار، عرض کردیم؛ با این حال وارد نماز باید شد؛ خود را در مقابل خدا باید احساس کرد؛ مخاطب باید داشت در نماز. والّا صرف اینکه یک امواجى را که ناشى از کلمات و حروف هست، در فضا منتشر کنیم، این آن چیزى نیست که از ما خواسته شده. میشود همینطور گفت: «الحمد للَّه ربّ العالمین. الرّحمن الرّحیم. مالک یوم الدین ...» و امواجش را منتشر کنیم. همین را میشود با قرائت خوب هم خواند، اما بىتوجه، که باز هم همان منتشر کردن امواج صوتى است در هوا. این، آن چیزى نیست که از ما خواسته شده. از ما خواسته شده که در حال نماز دلمان را ببریم به پیشگاه پروردگار؛ از دلمان حرف بزنیم، با دلمان حرف بزنیم؛ اینها مهم است. این را در وضع ترویج نماز، در نمازى که خود ما میخوانیم، نمازى که به دیگران تعلیم میدهیم، این نکتهى روح نماز را باید توجه کنیم.
دیدار شرکت کنندگان در هفدهمین اجلاس نماز 29/8/1387
کلمات کلیدی :
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » مهدی حیدری ( پنج شنبه 87/11/3 :: ساعت 9:26 صبح )